عشق او باز اندر آوردم به بند
کوشش بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید
کی توان کردن شنا ای هوشمند
عشق را خواهی که تا پایان بری
بسکه بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب
زهر باید خورد و انگارید قند
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن سختتر گردد کمند
رابعه گفتی که ای دانای راز
دشمنان را کار دنیایی بساز
گر بسوی هر دو عالم بنگرم
یا بجز تو هیچ خواهم، کافرم
Mahdi Hoseinirad
زنان را چه به عشق؟! زنان در عشق همانقدر نااستوارند که در دولتمداری. عشق را بهر مردان ساختهاند؛ مثل شجاعت.
Mahdi Hoseinirad
نجات او برایم مثل نجات بلخ بود؛ حالا او را به اندازهٔ سرزمینم دوست داشتم.
mahyoo
تو بگو با این جنونِ بیمجنون چه کنم؟
AmmA
عشق او باز اندر آوردم به بند
کوشش بسیار نامد سودمند
maryam mirzaei
عشق را خواهی که تا پایان بری
بسکه بپسندید باید ناپسند
maryam mirzaei
به روز نیک کسان گفت تا که غم نخوری
بسا کسا که به روز تو آرزومند است
maryam mirzaei
همیشه یهودایی یافت میشود که به سی سکه عیسایش را میفروشد
maryam mirzaei