
بریدههایی از کتاب در باب آنارشیسم
۱٫۰
(۳)
مارتین بوبر این مساله را به صورتی موجز بیان کرد و نوشت: «کسی نمیتواند به واسطهٔ طبیعتش، از درخت کوچکی که حالا تبدیل به یک چماق شده انتظار برگ داشته باشد.»(۸)
پویا پانا
آنارشی لوحهٔ سپید آغاز سدهٔ بیستویکم است.
پویا پانا
آزادی پیششرط دستیافتن به بلوغ در آزادی است، نه پاداشی که در زمان رسیدن به چنین بلوغی به انسان تقدیم شود.
پویا پانا
آنارشیسم بالضروره ضد سرمایهداری است چرا که «با بهرهکشی انسان به دست انسان میستیزد». اما آنارشیستها در عین حال با «سروری انسان بر انسان» نیز مخالفاند. این تاکیدی است بر این اصل که «سوسیالیسم یا ملازم با آزادی است یا اصلاً وجود ندارد. برهان اصیل و ژرف وجود آنارشیسم در بازشناسی همین اصل نهفته است».
پویا پانا
گران از آدولف فیشر نقل قول میکند که گفته بود «هر آنارشیست یک سوسیالیست است، اما هر سوسیالیستی الزاماً آنارشیست نیست».
پویا پانا
فکر میکنم آن چیزی که ما سدهها پیش به آن «بردگی مزدوری» میگفتیم، چیزی تحملناپذیر است. منظورم این است که فکر نمیکنم قرار بوده انسانها برای بقا مجبور بشوند خودشان را اجاره بدهند. فکر میکنم نهادهای اقتصادی باید به صورتی دموکراتیک اداره شوند؛ توسط کسانی که در آن نهادها کار میکنند و اجتماعی که محل زندگی آنهاست. و فکر میکنم از طرق مختلف تشکلیابی آزادانه و فئودالیسم، میتوان جامعهای را تجسم کرد که به همین طریق عمل میکند.
پویا پانا
هیچکس آنقدر باهوش نیست که بتواند یک جامعه را طراحی کند.
پویا پانا
«هرج و مرج» هم یکی از معانی کلمهٔ آنارشیسم است، اما این معنا هیچ ربطی به آن اندیشهٔ اجتماعی که آنارشیسم نامیده میشود، ندارد. آنارشی به عنوان یک فلسفهٔ اجتماعی هیچوقت به معنی هرجومرج نبوده؛ در حقیقت آنارشیستها نوعاً به جامعهای به شدت سازمانیافته باور داشتهاند، اما جامعهای که به صورت کاملاً دموکراتیک و از پایین سازمان یافته است.
پویا پانا
اگر سرمایه توسط بخش خصوصی کنترل شود، آن وقت مردم میباید برای بقا خودشان را اجاره بدهند. ممکن است بگویید «آنها خودشان را آزادانه اجاره دادهاند! این یک قرارداد آزادانه است!» اما این یک شوخی زننده است. اگر انتخاب پیش روی شما این باشد که «هرکاری من میگویم را انجام بده یا از گرسنگی بمیر»، این یک انتخاب نیست. این همان چیزی است که عمدتاً از آن با نام بردگی مزدوری عصر مدرن یاد میشود؛ مثل آن چیزی که در سدههای هجدهم و نوزدهم در جریان بود.
پویا پانا
هیچ دو دیدگاهی به اندازهٔ تفکر لیبرال کلاسیک و سرمایهداری در ضدیت با هم قرار ندارند.
پویا پانا
همان خر قدیمی در پالانی نو.
پویا پانا
«حکومتی که بچههای پانزدهساله را با تفنگهای چهلساله به خط مقدم میفرستد و سربازان رشیدتر و اسلحههای جدیدتر خود را در پشت جبهه نگه میدارد، روشن است که از انقلاب بیشتر میترسد تا از فاشیستها.
پویا پانا
در ایالات متحده سنتی از آن چیزی وجود دارد که جمهوریخواهی نامیده میشد. ما مردمانی آزاد هستیم، میدانید، نخستین مردم آزاد جهان. حالا این [نظام جدید سرمایه] داشت آن آزادی را تخریب میکرد و از بین میبرد.
پویا پانا
قدرت همیشه نامشروع است مگر آنکه بتواند مشروعیتاش را ثابت کند.
پویا پانا
اگر آنچه پیشنهاد میکنید از نظر ایدئولوژیک قابل پذیرش باشد، یعنی موید نظام قدرت شما باشد، میتوانید تا حد زیادی جان به در ببرید. در واقع فشاری که بر یک دیدگاه مخالف وارد میشود، به صورت بنیادین با فشاری که بر دیدگاههای معمول و موافقخوان وارد میآید قابل مقایسه نیست.
پویا پانا
لطیفهٔ مشهوری وجود دارد دربارهٔ یک مست که پای یک تیر چراغ برق ایستاده بود و به زمین نگاه میکرد. کسی از راه میرسد و از او میپرسد «دنبال چه هستی؟» مست میگوید «دنبال مدادی میگردم که از دستم افتاده». از او میپرسند «مداد کجا از دستت افتاد؟» و او میگوید «آن طرف خیابان». «پس چرا اینجا را میگردی؟» «چون نور اینجاست!» علم اینطوری عمل میکند. ممکن است مسالهای که خواهان حل آن هستید آنطرف خیابان باشد، اما باید جایی کار کنید که نور آنجاست. اگر سعی کنید کمی نور را آن طرفتر ببرید، ممکن است سرانجام به آن طرف خیابان هم برسید.
پویا پانا
شلینگ این داعیه را نیز طرح کرده است که «انسان برای عمل زاده شده است، نه برای اندیشیدن».
پویا پانا
او میگوید قادر نیست این فرض را بپذیرد که برخی از مردمان، مثلاً سرفهای اربابانی خاص، «بلوغ لازم برای آزادی را ندارند».
اگر کسی این مفروضات را بپذیرد، آزادی هیچگاه به دست نخواهد آمد؛ زیرا کسی نمیتواند به بلوغ لازم برای آزادی برسد بدون آنکه آن را به چنگ آورده باشد؛ انسان باید آزاد باشد تا بیاموزد چطور از قدرتهایش آزادانه و کارآمد بهرهمند شود.
پویا پانا
هومبولت نیز مانند روسو و کانت معتقد است
هیچ چیز مانند خود آزادی نمیتواند به رشد بلوغ و پختگی لازم برای آزادی یاری رساند.
پویا پانا
هر آن چیز که از انتخاب آزاد انسان نشأت نگرفته باشد یا برونداد صرف یک دستور یا راهنمایی باشد، به ژرفای وجود او رسوخ نخواهد کرد و با طبیعت واقعی او بیگانه خواهد ماند؛ آدمی چنین عملی را با توان حقیقی انسانیاش انجام نمیدهد، بلکه تنها دقتی ماشینی را در کارش اعمال خواهد کرد.
پویا پانا
بر اساس دیدگاه او، دولت «انسان را به ابزاری برای خدمتگزاری به غایات دلبخواهانهٔ خود مبدل میسازد و غایات فردانی او را نادیده میگذارد».
پویا پانا
حجم
۱۹۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۴ صفحه
حجم
۱۹۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۴ صفحه
قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان