- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب دلبر
- بریدهها

بریدههایی از کتاب دلبر
۱٫۰
(۱)
الحق که این غربیها سرشان همه جا میباشد الا بر روی تنشان...
n re
کتاب سفینهایست که اقیانوس بیکران زمان را درمینوردد.
فرانسیس بیکن
n re
کاش این رعایا قدر این موهبت الهی یعنی امنیت را میدانستند و اندکی آرام میگرفتند. خندهدار است واقعا که نان را بهانهٔ اغتشاشات میکنند. معاش را بهانه میکنند که چه؟ آخر ما که میدانیم اینها همه نتیجه و ثمرهٔ چشم و همچشمی و غربزدگی پوچ این جماعت میباشد.
n re
لعنت بر تمام ترشروییهایی که نمودیم و دلبرمان را رنجاندیم
n re
دلبر که نبود انگار هیچ نبود.
n re
وای که این فرنگیها چهقدر هالو هستند.
آخر مگر میشود میوهای اینچنین ملس را پرتقال نامید؟ نامی بسیار مسخره و سخت. اصلا معلوم نیست که چه معنی دارد! گناه است به والله برکت خداوند را اینگونه خطاب نمایند. اینها کاملا بیایمان گشتهاند و به نعمات پروردگار اصلا توجه نمینمایند. کی باشد که قهر پروردگار به سبب بیدینی این فرنگیها دامن ما را هم بگیرد. سریع فرمودیم اجلاس کنند و درباریان تجمع نمودند. میرزا را فرمودیم:
- تحریر کن. پس از این اگر میوهای با این شمایل و کمالات وارد ملکمان شد نامش را دلبر مینامیم. تحدی از این امر مجازاتی دارد بس نابخشودنی.
n re
انسان سالک نیز به برکت عشق، نزد پروردگار ارج و قرب پیدا میکند.
n re
دوست داریم انسانهای صادق و راستگو را
n re
یکی از وظایف حاکمان مدبر، رعایت حفظ اعتدال در میان عموم میباشد باید که حق و حقیقت را پذیرفت و در برابر آن سکوت نمود.
n re
دلبر که نیست، هیچ چیز گویا نیست. اصلا دل و دماغمان به هیچ نمیرود، نه نوشتن و نه خواندن.
n re
یادتان میآید، زمینهای شمالغربی را، که بودجه برای تامینشان نداشتیم و رعایایمان از فرط پرداخت عوارض به ستوه آمده بودند. طی حرکتی بزرگوارانه و ملوکانه به شوروی واگذار نمودیم؟ آخ که ما چهقدر بخشنده و با هوش و ذکاوت هستیم. حال ببینی، حال رعایایمان را در آن سرزمین که چهگونه در رفاه زندگی میکنند
n re
با خود گفتیم بر سر بشر چه آمده است؟ بشر به راستی به دنبال چه میگردد؟
برای چه آواره گشته؟ سکه؟ طلا؟ ثروت؟ جاه و مقام؟ خب اینها که مسئولیت بیشتری به همراه دارد و اگر خدایی نکرده غفلتی سر بزند خطا و خیانت یا سوءاستفاده از جایگاه و مال و ثروت... صورت بگیرد چیزی جز عقوبت پروردگار و پشیمانی دربرنخواهد داشت. چه اینکه واقعیت تمام ما انسانها مشتی خاک خواهد بود و شرمندگی به درگاه حضرت حق.
وای که این بشر چه موجود ناچیز و فرومایه و ترسناکی میتواند باشد گاهی.
n re
قوام به جنوب رفته برای سرکوب متخاصمان و معترضان جیرهبگیر و نمکنشناس و قائمالسلطنه به غرب، که دم از جدایی و استقلال میزنند به اصطلاح. البته ما خود بهتر میدانیم که اینان مشتی خس و خاشاکاند و از رعایای ما نمیباشند. اینان عدهای قلیل از یاران فتنه میباشند والا رعایای ما همان انسانهای شریفی هستند که چندی پیش با مجلسمان همراه گشتند و آن لانهٔ منحوس جاسوسی را تسخیر نمودند.
n re
که میداند شاید دلبر برای حضرت موسی همان خضرنبی میباشد و برای مولانا همان شمستبریزی و برای حضرتحافظ شاخ نبات... و برای هر شخصی به یک شکل و جنس ظهور میکند، تا عشق بزاید از درونشان. ولی یقین داریم دلبر هر که یا هر چه که باشد با خود اکسیر عشق به همراه دارد که همان اکسیر زندگیست.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
پروردگار، ما را به رنگ عشق آفریده اصلا میتوان گفت که نام اعظم پروردگار، عشق است.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
حجم
۱۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۱۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان