بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سگ ها و دیوارها | طاقچه
تصویر جلد کتاب سگ ها و دیوارها

بریده‌هایی از کتاب سگ ها و دیوارها

نویسنده:یوکو توشیما
انتشارات:نشر سیفتال
امتیاز:
۲.۱از ۸ رأی
۲٫۱
(۸)
شاید بچه‌ها از تصویری که روی شبکیهٔ چشم‌شان تشکیل می‌شد چیزی را تصور می‌کردند که دل‌شان می‌خواست ببینند.
serendipity
درست است که منظورش را نمی‌فهمیدم، اما حرف‌های یک مادر همیشه تأثیرش را در روح و روان بچه باقی می‌گذارد. با این فکر که آیا بی‌حیا هستم یا نه، وقت‌های آزادم را توی خانهٔ دوست‌های مدرسه‌ام می‌گذراندم؛ هر جایی می‌رفتم جز خانهٔ خودمان.
serendipity
خواهر از فکرکردن به آینده نگران می‌شد. تورووچان آینده‌اش چی می‌شد؟ اما اساس این نگرانی، این تصور بود که تورووچان هم به‌اندازهٔ او عمر خواهد کرد. بعد از مرگ تورووچان، خواهر متوجه شد زنده‌ماندنش را امری بدیهی تلقی کرده بود.
bec san
ما انسان‌های میرا که روی زمین زندگی می‌کنیم همیشه تصور کرده‌ایم که در اعماق دریا، دنیای دور و زیبای دیگری وجود دارد که نباید به آن‌جا پا بگذاریم. دریا نسبت به آسمان جای بسیار بهتری برای مخفی‌شدن است،
Artemis

حجم

۵۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

حجم

۵۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان