هیچگاه تسلیمشدن در برابر عقاید راسخ دیرینهای که پیروی از آنها به بشر توصیه شده، در من جایی نداشته است. چنین آموزههایی زیادی بیرحمانه و زیادی خشکند. به جای سر تعظیم فرودآوردن در برابرشان، گاهبهگاه، از روی اضطراب و اندوه گریسته و آرزو میکردم، میشد «من» و «این آموزهها» در آغوشی بینقص و پرمهر یکی میشدیم! ولی دستشسته از چنین راهکار سادهای، تصمیم گرفتم مستقیما با آنها مقابله کنم، با عقوبت عرش الاهی در بیفتم.
Ramin Rambod
هر گونه رابطهای، چه با دوست باشد، چه با معشوق و چه با همسر، به هر طریق که اجباری، محدودکننده و سخت باشد، چیزیست که آدم در برههای آگاهانه وارد آن شده. تنها روابط آدم با پدر و مادر و خواهر و برادر است که هنگام تولد شکل میگیرد و ناگسستنیست. حتا اگر کسی بتواند در چنین روابطی سختگیری کند، تنها چیزی که برایش میماند، عذاب وجدانی تحملناپذیر است.
sety seyfi
دهانهای اعضای خانواده فقط به دو منظور خلق شده بود: خوردن غذا و پیوسته گلهکردن از سختی زندگی. این که فقیر بودند یا نه، تفاوت چندانی ایجاد نمیکرد. هنر اصیل گفتوگو برای گفتوگو در چنین آدمهایی از بین رفته است. آنها جز برای نصیحتجویی، گله و شکایت، تکرار مکررات و دعوا احتیاجی به زبان ندارند.
فرو
دلم میخواست مادرم تا ابد جوان و زیبا بماند. وقتی دیدم چه قدر پیر شده است، به جانکندنی توانستم چوبهای غذاخوریام را بالا بیاورم تا به آن ضیافت ملحق شوم. اندوه، ترحم و آمیزهای از احساساتی قویتر، همگی یکباره به من هجوم میآوردند، میلی شورمندانه برای عصیان در قبال سرنوشتی که ما را محکوم به زوال میکند.
sety seyfi