بریدههایی از کتاب زندگی و سلوک آیت الله العظمی مرعشی نجفی
۵٫۰
(۶)
قرار بود، «هانری کُربَن» فیلسوف فرانسوی خدمت ایشان برسد، آقا قبلاً در اتاق برای او صندلی آماده کرده بودند، ولی خودشان روی زمین نشستند؛ هانری کُربَن به خاطر احترام به استاد از نشستن روی صندلی خودداری کرد، ولی استاد فرمودند: «شما چون به صندلی عادت کردهاید و نشستن روی زمین برایتان مشکل است، دوست دارم پیش من راحت باشید. حتی با این که ماه رمضان بود، خواست برایشان چای بیاورند، اما هانری کربن گفت که ماه رمضان است و لازم نیست چای بیاورید. مرحوم پدر جوابی دادند: پذیرایی از مهمان برای ما لازم است، چون شما مسافر هستید، اشکالی ندارد و به مسیحی بودن او اشاره نکردند.
کتابدوست
ولی ایشان میفرمودند: «قرآن را نگاه کنید، دلتان محکم و استوار میشود.»
مرا به نام مادرم بخوان
«هیچگاه در سنین جوانی به دنبال تمایلات نفسانی نرفتم، همیشه در پی تحصیل علم بودم، به صورتی که شبانه روز بیش از چند ساعت نمیخوابیدم و هرکجا نشانی از استاد یا عالمی و یا جلسۀ درس مفیدی مییافتم، لحظه ای در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسۀ درس درنگ نمیکردم.»
فاطمه
«مدت شصت سال با آیت الله مرعشی زندگی کردم و در این مدت هیچگاه نسبت به من با تحکم سخن نگفت و با من رفتاری تند و خشونت آمیز نداشت و با تندی با من صحبت و رفتار نکرد. تا آن زمان که خود قادر به حرکت کردن و انجام کاری بود نمیگذاشت دیگران کاری برایش انجام دهند، تا آنجا که هر وقت تشنه میشد، خود به آشپزخانه میرفت و آب میآشامید»
فاطمه
که پس از قرائت آیاتی از آن، قصد استراحت و خواب داشتند، این قرآن را بالای سرشان قرار میدادند و میفرمودند: اگر قرآن در کنار ما باشد، هیچ اتفاق بدی برای ما پیش نخواهد آمد
مرا به نام مادرم بخوان
انشاءالله در پناه قرآن از شر دشمن محفوظ خواهیم ماند. از این رو همیشه قرآن را بالای سر خود میگذاشتند و با خیال راحت و بی دغدغه و اضطراب به استراحت میپرداختند
مرا به نام مادرم بخوان
حجم
۷۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۷۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان