
بریدههایی از کتاب چرخه زندگی زنانه
۳٫۳
(۱۰)
آن فوستو استرلینگ متخصص ژنتیک، در رساله خود به نام اسطوره جنسیت یادآور میشود که دستکم در زمینه تحقیقات مغزی، بین زنان و مردان تفاوتهای اندکی یافت شده است. شباهتها بسیار بیشتر از تفاوتهای ماست
Z.G
روانشناسان به شرم بهعنوان «احساس اصلی» اشاره کردهاند. شرم آنقدر ناراحتکننده و منزویکننده است که انسان میل ندارد بهدفعات آن را تجربه کند. بنابراین، گذرگاههای کالبدشناختیی ایجاد شدهاند تا ما وضعیت شرمآور را به یاد آوریم و برای پرهیز از آن بهتر مجهز شویم. آن گذرگاهها بین دستگاه لیمبیک و بخش جلویی مغز کشیده شدهاند و سرانجام «کارکردهای اجرایی» اخلاقیات را نرمافزاری که به یادمان میاندازد چه چیز درست یا غلط بوده یا از نظر اجتماعی پذیرفتنی یا غیرقابل پذیرش است تشکیل میدهند. شرم بهطور غریزی یک احساس «منزویکننده» است چون یادآور حوادثی است که موجب ناخشنودی «قبیله» از ما شده و احتمالا طرد ما را بهدنبال آورده است. احتمال طرد که برای مغز دیرینه پستانداری ما مساوی با مرگ است، واکنش نیرومند ترس را بسیج میکند.
ابری
روانشناسان به شرم بهعنوان «احساس اصلی» اشاره کردهاند. شرم آنقدر ناراحتکننده و منزویکننده است که انسان میل ندارد بهدفعات آن را تجربه کند. بنابراین، گذرگاههای کالبدشناختیی ایجاد شدهاند تا ما وضعیت شرمآور را به یاد آوریم و برای پرهیز از آن بهتر مجهز شویم. آن گذرگاهها بین دستگاه لیمبیک و بخش جلویی مغز کشیده شدهاند و سرانجام «کارکردهای اجرایی» اخلاقیات را نرمافزاری که به یادمان میاندازد چه چیز درست یا غلط بوده یا از نظر اجتماعی پذیرفتنی یا غیرقابل پذیرش است تشکیل میدهند. شرم بهطور غریزی یک احساس «منزویکننده» است چون یادآور حوادثی است که موجب ناخشنودی «قبیله» از ما شده و احتمالا طرد ما را بهدنبال آورده است. احتمال طرد که برای مغز دیرینه پستانداری ما مساوی با مرگ است، واکنش نیرومند ترس را بسیج میکند.
ابری
دخترانی که بارها بهخاطر پیشقدم شدن در صحبت با غریبهها مورد ملامت قرار گرفتهاند احتمالا در بزرگسالی درمانده میشوند. اشخاص درمانده بر این باورند که شایستگی ایجاد تغییر در جهان و در زندگی خود را ندارند و احتمالا افرادی منفعل، بدبین، مستعد افسردگی و بسیاری از بیماریهای روانتنی هستند. آنها بهراحتی تحت فشار روحی قرار میگیرند و نسبت به دیگران کمتر توانایی یافتن راهحل و افکار مبتکرانه را دارند. اینگونه رفتارها ممکن است عدم اتکا به خود و عدم استقلال به نظر بیاید، اما درواقع پیامد احساسی شرمندگی هستند.
ابری
درماندگی، احساس گناه و بدبینی هم برای رابطه سالم و هم برای خودمختاری موانع آشکاری هستند. ازقضا، تلاشهایی که برای ایمن نگه داشتن دختربچهها و تربیت ما برای خانم شدن میشود میتواند به الگویی تمامعیار از عدم اعتماد به خود منجر شود که از توانایی ما برای اقدام جلوگیری میکند. ما مادران، عمهها و خالهها، دوستان و مادربزرگها که مسئول مراقبت از نسل جدیدی از زنان هستیم بهتر است به این جمله گرترود استاین بیندیشیم که گفته است «از آنجا که هر چیزی تا حدودی خطرناک است، پس واقعآ هیچچیز خیلی ترسناک نیست». دختربچهها هم در چارچوب عقل برای کندوکاو، شادی کردن، بالا رفتن از درخت و خود شدن به آزادی نیاز دارند. بله، خطرهایی هستند که در بیرون کمین کردهاند، اما شاید رویهمرفته بزرگترین خطر، کوتاهی در پرورش شجاعت و ابتکار عمل در دخترانمان باشد.
ابری
این واقعیت رشد خوددرارتباطی زنانه است، واقعیتی که اغلب زنان را در خط مقدم نهضتهای حفظ محیط زیست و جنبش برای بهبود شرایط زندگی کودکان قرار میدهد.
ابری
اکثر نظریهپردازانِ رشد در زن مسئله ارتباطی بودن را مورد بحث قرار دادهاند، اما به منطق ذاتی نهفته در آن که باعث انتقال خودجویی ارتباطی به دیگران میشود نپرداختهاند. وقتی ما با تعمق در پیامدهای منطقی وابستگی به هم میاندیشیم روشن میشود که هیچ چیزی در تنهایی و انزوا وجود ندارد. هر عمل، اندیشه و کاری مانند انداختن سنگ به حوضچهای است که امواجی ایجاد میکند که از لحاظ نظری بینهایت است. این نقطهنظر ذاتآ منطقی، زنانه و گسترش آشکاری از نظریه خوددرارتباطی است.
ابری
حجم
۴۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۴۰۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۱۴۴,۰۰۰
تومان