- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب کاف گاف
- بریدهها
بریدههایی از کتاب کاف گاف
۴٫۱
(۷۲)
مردمشناس ایرانی وقتی برای عملِ جراحی در یکی از بیمارستانهای لندن بستری میشود، بیماران پا به گوری را میبیند که به جای ناله و شکوه، سرشان را با کتاب گرم میکنند تا آمادهسازی پاسخ سوالات نکیر و منکر در شب اولِ قبر.
در بعضی کشورها، مثل برزیل، زندانیان به ازای خواندن کتاب، حبسشان را پیشخرید میکنند و کمتر در زندان میمانند. حتی در یکی از شهرهای رومانی، سواریِ مجانی از وسایل نقلیهی عمومی جایزه میدهند.
منصور ضابطیان در توصیف کتابخوانی در فرانسه، صفت حرصدرآوردن را میآورد: هر کس را میبینی، یک کتاب در دست دارد و تند تند مشغول مطالعه است. سن و سال و سیاه و سفید ندارد. انگار همه در یک ماراتن گرفتار شدهاند.
اگر چه سقراط، دانایی را نهایتِ فضیلت میدانست، در ایران ولی عموم مردم ترجیح میدهند روزگار تلخ را با دانایی کمتر و شکستن تخمه در پیش روی تلویزیونهای پهنپیکرِ فلت خوشتر بگذرانند. علیالظاهر اینطور حس بهتری دارند.
F. ɟ
در ایران، مومنانی در گیردادن به موهای بیرون افتاده از حریم روسریها، آنقدر پیش میروند که کار به کتککاری و خونریزی میرسد. همین افراد نسبت به فسادهای بالادستتر عموما پیگیری را به متافیزیک حواله میکنند و کمتر مته به خشخاش میگذارند.
مسیحیان، مصایب مسیح را کفارهی گناهان پیروان میدانند که عیسی (ع) ، پیش پیش به دوش کشیده است. شیعیان نیز اشک بر خاطرات دردناک یک روز داغِ امام سوم را تعرفهی عبور از پل صراط قلمداد میکنند. در طول سال آزادانه گناه میکنند و در عرض چند شب، کیلومترها از مرغوبترین اماکن بهشت را سند میزنند.
Z.N
برخی روانشناسان در توجیه اینکه چرا انسانها همچنان خوابهایی میبینند که از بلندی در حال افتادن هستند، آن را به خاطرات اجداد درختنشینی منتسب میکنند که همواره هراس داشتهاند بیافتند و طعمهی حیوانات درنده شوند.
عجلهی ایرانیان در رانندگی و بیقیدی در رعایت قواعد آن، باز تکرار تصویری شبیه به هراس و فرار از دست اقوام نیمهوحشی مغول و استیلای اسکندر مقدونی است. جاماندگان، طعمهی شمشیرهای بی در و پیکری میشوند که فرود میآیند و فرو میروند پس تا میتوان بایستی گازش را گرفت و در رفت.
F. ɟ
در کلیسای کاتولیک، کشیشان به تبعیت از مسیح به عنوان انسان کامل و همینطور مریم باکره، ملزماند از رابطهی جنسی پرهیز کنند و خود را وقف خدمت به خدا و کلیسا نمایند. با این حال، عموما کششهای فیزیولوژیک برندهی ماجرا هستند. سالی چند رسوایی کوچک و بزرگ برای زنده نگه داشتن یاد کلیسا در میان مردم لازم است و کفایتِ بخش تبلیغات را میکند.
از راهبان بودایی هم انتظار میرود تا آخر عمر، عزب بمانند. از جمله، ماهاتما گاندی، رهبر ملیگرای هند زمانی سوگند خورد از رابطهی جنسی دوری کند. برای تست، در کنار زنان جوان، برهنه میخوابید اما تماسی نمیگرفت.
کمونیستهای روس، سکس را مسالهی جامعهی سرمایهداری میدانستند که شهروندان برای جبران استثمار ناشی از کار به آن پناه میبرند. باور داشتند در جامعهی سوسیالیستی، تودهها با کار ارضا میشوند و نیازی به مقولات زیر شکمی ندارند.
F. ɟ
کنفوسیوس در پاسخ به شاگردانش که دربارهیِ جهانِ پس از مرگ سوال کرده بودند، ظاهرا گفته بود ما هنوز دربارهیِ زندگی، چیزِ زیادی نمیدانیم، مرگ و پس از آن پیشکش.
مریم
کسانی ولانگاری در غرب را ثمرهی سلطهی نفس اماره میدانند. انسان غربیِ مسخشده را ملامت میکنند و نسخههای آسمانی میپیچانند.
در آزادی کم نهایت غربی، آنچه بیشتر توسط منتقدین غیر غربی و عامهی ایرانیان بُلد میشود، امور مربوط به چندسانتیمتر زیر شکم است که البته در همهجا طرفدار دارد و کاسبیای میلیون دلاری به حساب میآید.
با این حال در خیابانهای غربی، چشمهای مردان، کمتر خیرهی اسکلت زنان میشود. بخشهای زیادی از مناطق ممنوعه، عیان و قابل مشاهده است و مغازههایی به این منظور شبانهروز سرویس میدهند.
F. ɟ
در کارزارهای انتخاباتی، نامزدها، وضعیت موجود را سیاه تصویر میکنند و از صدور هرگونه وعدهی دروغ ابا نمیورزند. انگار با آمدنشان، جهان گلستان خواهد شد از نوع کشتیبانِ دیگرِ سیاستِ قوام یا مرغِ طوفانِ بختیار.
Z.N
شیخ فضلاله نوری، قانونگذاری در مجلس را جا پای پیامبران گذاشتن میدانست و به مجلس، کفرخانه میگفت.
مریم
کمونیستها در ارگان حزبی خود، ستارهی سرخ، انتقاد میکردند که پارلمانها در ایران، عروسک خیمهشببازی بالادستیها هستند نه نمایندگان واقعی مردم.
مریم
زیمل، جامعهشناس آلمانی که معتقد بود ثبات امری زودگذر است و دگرگونی تداوم دارد.
مریم
سروانتس در داستان معروفِ «دن کیشوت» ، بیپولی را خطرناکترین دشمن عشق معرفی میکند.
مریم
زمانی یکی از نمایندگانِ مجلسِ شورایِ اسلامی که اکنون از شهروندانِ آن جهان است، در صحنِ علنی افاده کرد: ایران از مصدرِ مونث است و به همین خاطر، تاریخی دارد پر از یورش و دست به دست شدن توسطِ اجنبیها. ایران را مادهگوزنی تصور کرده بود که نرها در به در دنبالش افتادهاند. بعدها پیشنهادی هم داد: بگذاریم نریمان، هم نر است و هم ایمان دارد. با خندهیِ حضار مختومه شد.
Z.N
بوقزدن به مثابهی امر مقدس و تشدید در موارد زیر:
پشت ترافیک، انگار که بوق زدن عصای موسی باشد و ترافیک، رود نیل.
چند ثانیه مانده به سبز شدن چراغ ۳گانهی رانندگی با این تصور که رانندههای جلویی کور هستند و در هپروت سیر میکنند.
هنگام دیدن عابری از نسوان در حاشیهی خیابان یا مسافرانی که قابلیت دربست گرفتن و احتمال تیغیده شدن داشته باشند.
در برپایی جشنهای ملی یا خانوادگی همراه با بوقهای ممتد یا کوتاه ولی متعدد در هر وقت از شبانهروز به عنوان حقی مشروع ولو غیر قانونی.
محمد هادی خوشگو
از عجایبِ دنیایِ مدرن، پرسیدنِ این سوال است: پروازِ ساعتِ ۱۷، چه ساعتی میپرد؟ در ایران، سوالی معمولی و پیشِ پا افتاده است در ردهیِ خوردنِ استامینیوفن برایِ رفعِ سردرد.
محمد هادی خوشگو
در سرزمین کهنِ ایران، ساختارهای نیمهجانِ باستانی، برچسب فرسوده میخورند و در برابر تراکنشهای زیرمیزی و افکار مالیخولیایی، با تزریق وامهای کمبهره، نیست میشوند. شاید از همینرو بر سرقت آثار باستانی و نمایش آنها در موزههای غربی نبایستی تاسف زیاد خورد، لااقل آنجا بازدیدکنندگان بیشتری از نزدیک، عظمت گذشته را مشاهده میکنند و جای امنتری به حساب میآید.
محمد هادی خوشگو
علیرغم نظارتهای رسمی و حجم طویل مقررات مهندسی، پیمانکاران و سازندگان در ایران، الزام به رعایت قواعد را از جنس تقیدات مذهبی و حلال و حرام شرعی به شمار نمیآورند و عموما زیرآبی میروند. در پایانبندی، با آویزان کردن آیاتی از کلامالله و چسباندن ادعیههایی بر سرِ ورودی ساختمانها، کمکاریها را به خیال خودشان جبران میکنند.
محمد هادی خوشگو
در حالیکه یک ساعت تفکر از ۷۰ سال عبادت برتر است، در جامعهی ایرانی، مصرف چیپس و نوشابه، بیش از خرید کتاب رونق دارد. به جز کتابهای کمکآموزشیِ مربوط به دوران پیشاکنکور و برخی روزنامههای کثیرالانتشار به خاطر آگهی نیازمندیها، باقی نوشتهجات به زحمت به چاپ دو عددی میرسند و کمتر نویسندهای از راه نوشتن، زندگی مرتبی دارد.
محمد هادی خوشگو
حتی شاعری ایرانی به هموطنان توصیه میکند اموال ارزشمند را لای کتابها پنهان نمایند و خرجِ گاوصندوقهای گرانقیمت و سنگینوزن نکنند، چون کسی کتاب نمیخواند.
محمد هادی خوشگو
در حالیکه یک ساعت تفکر از ۷۰ سال عبادت برتر است، در جامعهی ایرانی، مصرف چیپس و نوشابه، بیش از خرید کتاب رونق دارد. به جز کتابهای کمکآموزشیِ مربوط به دوران پیشاکنکور و برخی روزنامههای کثیرالانتشار به خاطر آگهی نیازمندیها، باقی نوشتهجات به زحمت به چاپ دو عددی میرسند و کمتر نویسندهای از راه نوشتن، زندگی مرتبی دارد.
محمد هادی خوشگو
حجم
۱۳۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱۳۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان