در دههٔ ۱۹۲۰، برخی بنیادگرایان آمریکایی مانند جان آر. استراتون به صراحت عرضهٔ عمومی جنسیتِ مؤنث را وصل میکردند به تأثیرهای تلخِ داروینیسم، یا چیزی که استراتون در مباحث جدلیاش ترجیح میداد «حیوانگرایی» بنامد.
گروههای اسلامگرای انقلابیای مثل «فدائیان اسلام» با استفاده از زبان مشابهی، گرچه دراماتیکتر، زنانِ غیرمحجبه را محکوم کردند: «شعلههای شهوت از بدنهای عریان زنانِ بیاخلاق شعله میکشد، بشریت را میسوزاند و خاکستر میکند و باعث میشود که مردان جوان از انجام کارهای خویش غافل شوند.»
sajii
در انجیل آمده است که بنیاسرائیل به فرمانِ پروردگار باید آمالکیها - عمالقه، یکی از طوایفِ کنعانی - را به همراه زنان، بچهها و همهٔ اقوامشان قتلعام کنند. از دیدگاه ستیزهجویانِ بنیادگرایِ یهودیای مثل خاخام یسرائیل هس، رئیسِ سابقِ «دانشگاه بار-ایلانِ» تلآویو، آمالکیهای اشاره شده در متنِ مقدس، همان عربهای فلسطینیِ امروزی هستند. هس مقالهٔ خود به نام فرمانِ نسلکشی در تورات را با این کلمات به پایان میرساند: «آنروز خواهد آمد تا همگی ما برای اجرای فرمانِ جنگیِ از قبل مقدّر شدهٔ الهی برای نابودی آمالکیها فراخوانده شویم.»
A.M