
بریدههایی از کتاب کوردلیا وینسلتون دختری از کارمودی
۳٫۰
(۲)
افکار تغییر میکنند و افراد متحول میشوند.
۹۸۹۸
شباهتها در زندگی مردم بیشتر از تفاوتهاست
۹۸۹۸
آنها به ما میگویند که عمر بسآنسوختن شمعی است و سرانجام پایان مییابد پس نباید آن را برای رنجها هدر کنیم؛ بلکه باید از گرمای خوش آن لذّت ببریم و دیگران را نیز در آن خوشی شریک کنیم.
۹۸۹۸
معلمی که مشتاقانه و دقیق برایشان درس میدهد؛ حتماً آنها را بهسوی آیندهای زیبا و روشن هدایت میکند.
۹۸۹۸
درسهای تئوری ساده هستند، اما درس زندگی را دشوار میشود آموخت.
۹۸۹۸
تغییر آسان نیست اما شدنی است باید از همین لحظه شروع کرد.
۹۸۹۸
گاهی اوقات چیزی که ما انتظار داریم به وقوع نمیپیوندد.
۹۸۹۸
من همیشه به یاد خواهم داشت که چه کسی بودهام، چه کسی هستم و در آینده اگر راهم را درست بروم به کجا خواهمرسید. از این بابت مطمئن باشید
۹۸۹۸
زندگی همین است پر از اتفاقهای شیرین و تلخ. شاید یک فردی که ۵۰ سال عمر میکند ۴۹ سال و ۳۶۴ روز خود را بهسختی و مشکلات روبهرو شود اما نباید امیدش را از دست بدهد و باید تلاش کند تا روز آخر زندگیاش را بهخوبی بگذراند زیرا پس از مرگ هم فردایی هست، روز خوشبختی بازهم پیدا میشود. شاید هم فردی پیدا شود که همهی عمرش را به خوشی سپری کرده باشد او هم باید تلاش کند تا باز شاد بماند. هر شبی تاریکی که میگذرد در پس آن یک روز پر از روشنایی وجود دارد؛ پس امیدت را از دست نده و زخمهایت را به فراموشی بسپار.
۹۸۹۸
ژان گفت: «ما اشتباه نکردیم، ما از آنجا بیرون آمدیم و در این جنگ تا به امروز جان ۶۰۰ نفر را نجات دادیم و تصمیم ما هم این است که به ایران برویم، تو تا حالا به آنجا رفتهای؟» الکساندرا گفت: «بله دهها بار به آنجا رفتم. مردم آنجا مهربانند، البته اگر کسی به آنها آزاری نرساند، بهترین و نزدیکترین شهر به قارص که بتوانید در آنجا مدتی را سپری کنید، تبریز است؛ به تبریز بروید.»
۹۸۹۸
من جنگ نمیخواهم، من آرامش را دوست دارم و میخواهم شاد زندگی کنم.
۹۸۹۸
ایرانیها به پاسپورت، تذکره میگویند
۹۸۹۸
ارزش تومان ایرانی ۴ برابر مارک آلمان است.
۹۸۹۸
» آنها سوار درشکهی رستم شدند و راه خانهی او را در پیش گرفتند و به محلهی «میار میار» رفتند که ویژگیهای خاصی داشت. یکی آنکه کنسولگریهای زیادی در آنجا بودند و کوردلیا و بقیه میتوانستند در صورت مشکل به آنجا بروند و دیگری این بود خانهی رستم فاصلهی چندانی تا مدرسهی مموریال نداشت
۹۸۹۸
این شیوهی نکویی نیست؛ در خصلت من چنین نباشد که زنان به کار وادارم و خود به کسالت و سستی روی آورم، نه هیچگاه چنین نبوده است، نیست و نخواهد بود
۹۸۹۸
هوارد باسکرویل آمریکایی، معلم مدرسه که مهمان و عزیز مردم بود تصمیم به تشکیل فوج نجات را میگیرد و با ۱۵۰ یا ۳۰۰ تن از جوانان که عمدتاً شاگردانش بودند به جنگ میرود و در راه مشروطه و ایران جان میبازد.
۹۸۹۸
این ارادهی انسان است که میتواند باعث پیشامدهای خوب و بد شود و روزگاری که در جلوی انسان است بوتهی آزمایش اوست؛ باید از این آزمایش سربلند بیرون آمد و با خوبی و خوشی، بهترین فرصتها را به نیکوترین کارها تبدیل کرد.
۹۸۹۸
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۰ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۰ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۷,۰۰۰۵۰%
تومان