
بریدههایی از کتاب لطیفه های ریاض الحکایات
۳٫۷
(۱۲)
شخصی در مجلس تعریف میکرد از دو زن داشتن، که چقدر خوب است شخص دو زن داشته باشد. مردی حاضر بود و هوس کرد با آنکه یک زن داشت زنی دیگر گرفت، چون شب شد به در اطاق تازهعروس آمد راهش نداد و گفت: تو که زنی داشتی دیگر مرا چرا گرفتی؟ برو نزد زن اولت. آن مرد به اطاق زن کهنه آمد، او نیز قهر کرده جوابش نداد. اتفاقاً هوا بسیار سرد بود ناچار به مسجدی که نزدیک خانه او بود آمد، در زیر بوریایی خوابید صدای سرفه شنید گفت: کیستی؟ گفت: فلان شخصم. معلوم شد که این همان شخصی است که تعریف دو زن داشتن را میکرد، گفت: چرا به مسجد آمدهای؟ گفت: برای اینکه هیچکدام زنهایم مرا راه نمیدهند. گفت: پس چرا تعریف میکردی؟ گفت: برای آنکه شب در مسجد تنها بودم، رفیقی میخواستم.
کاربر ۳۷۸۶۴۴۲
فرمود: «سگ خود را بیرون آور که کشتن او واجب است؛ زیرا که جامهٔ فلان و فلان را پاره کرده و ایشان را مجروح نموده.» پس یهودی داخل خانه شد و ریسمان به گردن سگ بسته بیرونش آورد و چون نظر سگ به آن حضرت افتاد، به زبان فصیح عرض کرد: السلام علیک یا رسولالله! برای چه در اینجا تشریففرما شدهاید و برای چه مرا میخواهید بکشید؟ حضرت فرمود: «برای آنکه به فلان و فلان آزار کردهای.» عرض کرد: اینها منافقند و دشمن علی بن ابیطالب (ع) میباشند و اگر چنین نمیبودند متعرض آنها نمیشدم
nsiamrahadi
اگر یک قطره کم گشت از سبویت
هزاران دجله سر دارد به جویت
Saleh Ghs
گفتهاند که در زمان نوح (ع) ابلیس از کرده خود پشیمان شد و برای توبه به خدمت ایشان آمد، حضرت فرمود: برو و بر قبر آدم سجده کن تا خدا تو را بیامرزد. گفت: من که بر خود آدم سجده نکردم، بر خاک او چگونه سجده کنم؟
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
وقتی موسی بن عمران با خداوند رحمن مناجات میکرد؛ ابلیس نزدیک او شد، ملکی به ابلیس گفت: چه امیدی داری از این پیغمبر در این حال که با خدا مناجات میکند؟ گفت: امید دارم از او آنچه را که از آدم امید میداشتم؛ یعنی امید دارم که او را فریب دهم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
نوح (ع) فرمود: در چه حال قدرت تو بر فرزندان آدم زیادتر است؟ گفت: هر وقت که غضب میکنند.
Saleh Ghs
روزی فرعون خوشه انگوری بهدست داشت میخورد، ناگاه شیطان بهصورت مردی داخل مجلس شد، فرعون گفت: آیا کسی هست که این خوشه انگو را مروارید کند؟ شیطان گفت: بلی من. پس اسمی از اسماءالله را خواند و آن خوشه مروارید شد، فرعون تعجب کرد، شیطان گفت: مردم مرا با این استادی به بندگی قبول ندارند و تو را با این خریّت و بیکمالی به خدایی قبول دارند. این بگفت و غایب شد.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
«حکایت ۴۰»
صوفیهای گفته: دو جوانمرد در جهان برخاست؛ یکی احمد (ص) که حمل بار سعادت کرد و دیگری ابلیس که حامل بار شقاوت بود.
Saleh Ghs
اگر زنی بدکار باشد شوهرش نمیتواند او را نگاه داشت.
Saleh Ghs
وقتی شیطان به در خانه فرعون آمد، چون در زد، فرعون گفت: کیستی؟ گفت:... به ریش مثل تو خداوندی که نمیداند به در خانه او کیست و ادعای خدایی میکند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چون تو قبول داری که ما خداوند حکیم و عادل هستیم، دیگر در افعال ما چون و چرا مکن و در کار ما فضولی منما.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چون حضرت آدم وفات کرد، شیطان آمد و در اصل درخت انگور بول کرد، پس جاری شد بول او در عروق درخت انگور، پس خدا شراب را حرام کرد؛ زیرا آن بول شیطان است که در عروق انگور جاری شده است.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چون ابلیس رانده شد عرض کرد: الها! چون مرا راندی اینک برای من منزلی مقرر فرما. خطاب رسید: بازارها منزل توست. عرض کرد: طعام من چیست؟ فرمود: هر چه که اسم من بر او گفته نشود. عرض کرد: شرابی میخواهم. فرمود: هر مسکر و مستکنندهای. گفت: مؤذن من کیست؟ فرمود: صداهای ساز و کرنا. گفت: صیدی برای من قرار ده. فرمود: زنان صید تواند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
وقتی حضرت عیسی (ع) ابلیس را دید که پنج حمار جلو دارد و بر آنها بارهایی چند بود، از وی پرسید: اینها چیست و مشتری اینها کیست؟ گفت: یکی از اینها جور و ستم است و مشتری آن سلاطین میباشند و دیگری کید و حیله است و مشتری آن زنان میباشند. یکی دیگر کبر است و مشتری آن دهقانانند و دیگری حسد است و مشتری آن علما میباشند و یکی از اینها خیانت است و مشتری آن تجّارند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده که در خدمت رسول خدا (ص) بودم، مردی را دیدم که گاهی در رکوع و گاهی در سجود و گاهی در تضرع و گاهی مناجات میکرد عرض کردم: یا رسول الله! چه نیکو نماز میگزارد این مرد. حضرت فرمود: این مرد همان کسی است که پدر شماها را از بهشت بیرون کرد. پس امیرالمؤمنین (ع) نزد او شد و او را چنان حرکت داد که دندههای راست او داخل دندههای چپ او شد و دندههای چپش داخل دندههای راست او فرو رفت، فرمود: هرآینه میکشم تو را. گفت: قادر نیستی بر کشتن من؛ زیرا که خدا مرا مهلت داده است تا وقت معلوم. آیا میخواهی مرا بکشی و حال آنکه دشمن ندارد احدی تو را مگر آنکه پیشی گرفته است نطفه من به رحم مادر او پیش از رسیدن نطفه پدرش؟ هرآینه شریکم من در مال و اولاد دشمنان تو.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
رسول خدا (ص) میفرماید: «اگر میخواهید که اندوه ابلیس و جراحات او باقی باشد، دائم باقی بمانید بر طاعت خداوند و ذکر او و صلوات بر محمد و آل محمد والّا اسیر شیطان خواهید شد که بر پشت و گردن شماها سوار میشود.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
یکی از صوفیه گفت: من شیطان را دیدم و با او در علم توحید مباحثه کردم، او را در این علم سرآمد موحدان دیدم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
صوفیهای گفته: دو جوانمرد در جهان برخاست؛ یکی احمد (ص) که حمل بار سعادت کرد و دیگری ابلیس که حامل بار شقاوت بود.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
وقتی یکی از اهل ریاضت به در مسجدی رسید، شیطان را دید ایستاده و پا را درون مسجد میگذارد و بیرون میآورد، به او گفت: اینجا چه میکنی؟ گفت: در این مسجد جاهلی نماز میگزارد و عالمی خوابیده است، من قصد نماز آن جاهل میکنم هیبت آن عالم نمیگذارد.
قال رسول (ص): «نوم العالم خیر من عبادة الجاهل».
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
شهباز بلندپرواز را به امور ضعیف چه مناسبت است و آفتاب عالمتاب را با ذره حقیر چه نسبت؟ مرا چه زهره که نام تو بر زبان آرم؟
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
وقتی زنی به شوهر خود گفت: قسم به خدا که ما هر دو اهل بهشتیم. شوهر گفت: این سخن را از کجا میگویی؟ زن گفت: شوهری در عالم از تو زشتتر و بدخوتر نیست و من بر مصائب تو صبر میکنم و صابران اهل بهشتند و زنی در عالم از من خوشگلتر و بهتر نیست و تو بر این نعمت شکر میکنی، شاکران نیز اهل بهشتند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حجم
۱۳۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه
حجم
۱۳۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۰ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان