
بریدههایی از کتاب خود شدن با نیچه به هنگام گذر از کوهساران
۳٫۸
(۵)
زندگی اغلب دردآور و پردردسر است، اما کوهپیما حداقل خودش تعیین میکند که چگونه رنج بکشد.
Juror #8
برای خودتان اهدافی برگزینید، اهدافی والا و اصیل، و خود را در جستوجویشان نابود سازید! من هدف بهتری برای زندگی، جز نابودی خویش برای دست یافتن به تعالی و ناممکنها نمیشناسم.
فردریش نیچه
Juror #8
چالشی که نیچه پیش میکشید، این بود که میبایست زندگی را با همهٔ رنجهایش به آغوش گرفت.
Juror #8
وحشتناکترین بخشِ خودکشی این است که موفقیتآمیز نباشد.
Juror #8
«آدمی که آنقدر عمر میکند که میتواند دو یا سه نسل را ببیند، شبیهِ مردیست که در اتاقِ شعبدهبازی در شهربازی نشسته است و شاهدِ اجرای پشتِ سرِ همِ نمایشیست. قرار بود که فقط یکبار شاهدِ حقهها باشد، و هنگامی که حقهها تازگیشان را از دست میدهند، دیگر گولِ آنها را نمیخورد و تاثیرشان از میان میرود.»
Juror #8
چقدر راحتتر میبود که انسان در دره میماند و از همان چیزهای پیش پا افتاده لذت میبرد و چقدر دشوار است که انسان نسبت به زندگی به آگاهی برسد.
Juror #8
هدف نیچه نه اجتناب از رنج بود و نه حتی چیره شدن بر آن؛ او هم مانند بسیاری از متفکرانِ پیشینش دریافته بود که رنجْ بخشِ بنیادینِ وجودِ انسان است.
Juror #8
نیچه میگوید: «امروزه زمین کوچک شده است و واپسین انسان روی آن بالا و پایین میپرد.»
Juror #8
اطاعت، لذات خودش را دارد.
Juror #8
نیچه بهجای پذیرشِ هنجارهای اخلاقی، مانندِ فروتنی، ترحم و فداکاری به عنوان رهنمونهایی برای انجامِ عمل درست، پرسشی ویرانگر را پیش میکشد: این ارزشها از کجا آمدهاند؟ پیشزمینهٔ آنها چه بوده است؟ گذشتهٔ فراموششدهٔ آنها چیست؟
Juror #8
انسان چیزی است که میبایست بر او چیره شد. برای چیره شدن بر او چه کردهاید؟
فردریش نیچه
Juror #8
ابرانسان ما را به مبارزه میطلبد تا دیگرگونه باشیم، تا فراتر از سنتهای اجتماعی و بندهای خودخواستهای برویم که در سکوت و خفا بر جامعهٔ مدرن فرمانروایی میکنند، تا ورای راه رفتنهای پیوسته و یکریزِ زندگیِ روزانه برویم، فراتر از اضطرابها و افسردگیهایی که حینِ انجامِ کاروبارهای روزانه وبال گردنمان میشوند، فراتر از ترسهایمان، و فراتر از تردیدهایی که به خودمان داریم، تردیدهایی که آزادیِ ما را به بند کشیدهاند.
Juror #8
«جهان هیچگاه چنین نفسانی، هیچگاه چنین در فقرِ عشق و نیکی نبوده است.»
Juror #8
اگر از رنج و مرگ گریزی نیست، چه بسا گزینهٔ دیگر، در آغوش کشیدنِ آنها، حتی در کمالِ خشنودی باشد.
Juror #8
«چیزی که زمانی برای عشق به خداوند انجام میشد اکنون برای عشق به پول انجام میشود.»
Juror #8
«یگانه مسیری در جهان وجود دارد که هیچکس را جز تو یارای گام برداشتن در آن نیست: مسیر به کجا میرود؟ نپرس، فقط گام بردار.»
Juror #8
«تنهایی چیزی نیست که به هر قیمتی درمانش کنیم.» تنهایی لحظهای از خود بودن و استقلال است که میبایست در آن ژرف اندیشید و حتی از آن لذت برد.
Juror #8
«هر شری که ما در مقابلش سر تعظیم فرود نمیآوریم، خیر است.»
Juror #8
پیادهروی دلیلی زنده و محکم است که تکرار، یعنی گذاشتن یک پا بعد از پای دیگر، در حقیقت میتواند به انسان فرصتی دهد تا پیشرفتی معنادار و هدفمند داشته باشد. از روی تصادف نیست که والدین اولین گامهای فرزندشان را جشن میگیرند، این گامها اولین و شاید مهمترین علامتِ استقلال و بینیازی از دیگران هستند.
Juror #8
بودا، سقراط، ارسطو، رواقیون، کانت، روسو، توروـ این متفکران هرگز برای مدتِ طولانی ساکن یکجا نمیشدند و برخی از آنها، همانهایی که واقعاً شیفتهٔ پیادهروی بودند، پی بردند که سرگردانی سرانجام به جایی ختم خواهد شد؛ یک رهنوردیِ اصیل و واقعی. این همان کشفی بود که نیچه در آلپ به آن رسید.
Juror #8
یا رنج معنای زندگیست، یا زندگی هیچ معنایی ندارد.
Juror #8
زندگیِ اخلاقی میتواند دیگرگونه باشد و دوامِ هنجارها و عرفهای اجتماعی کاملاً امری مشروط است، و ارزیابیِ مجددِ زندگی به انسان توانایی میدهد تا علیرغم چنین واقعیتی، به زندگیاش ادامه دهد.
Juror #8
«ما نیازمندِ تاریخیم، چرا که گذشته به صدها شکلِ مختلف در ما میجوشد. در واقع ما خودمان چیزی نیستیم مگر آنچه که در هر لحظهٔ این جریان رو به جلو احساس میکنیم.»
Juror #8
سرگیجه نوعی از گیجیست که نه به دلیلِ ترس از سقوط، بلکه بهدلیلِ ترس از پرشی خودخواسته بهوجود میآید.
Juror #8
آرام گام زدن بهترین روش برای دیدنِ چیزهاست؛ درختان، برگها، حشرات، نهرها و اندیشهها. چیزهایی که در زندگیِ روزمره از کنارِ آنها میگذریم یا به عمد لگدشان میکنیم.
Juror #8
«انسانیت چیزی نیست مگر پل یا ریسمانی که این جانورِ وحشی (منظور انسان است) را به ابرانسانِ آرمانی پیوند میدهد. پلی است که میبایست با دقت و با گامهایی استوار از آن گذشت.»
Juror #8
عشق ورزیدن بدون توجه به ظواهر میتواند یکی از نشانههای محبتِ واقعی باشد.
Juror #8
از نگاه نیچه، جهان مدرن از بسیاری جهات فاقد معنا و پوچ است و برای برون رفت از این شرایط پیشنهاد میکند زندگی را در حکم تجربهای زیباشناسانه در نظر بگیریم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«هر شری که ما در مقابلش سر تعظیم فرود نمیآوریم، خیر است.»
fatemeh.m
پس از آنکه جان کوزِ بیستوهشت ساله در سال ۱۸۵۰ ارتفاعِ قلهٔ برنینا را اندازه گرفت، چنین نوشت: «اندیشههایی گران در خاطرمان جوانه زد. چشمانمان حریصانه زمین را تا افقهای دوردست برانداز کردند، در محاصرهٔ هزاران و هزار قله بودیم، پنداری صخرههایی بودند که کلههایشان را از دریایی منجمد و درخشان بیرون آوردهاند. هاجوواج مانده بودیم و این کوهستانِ باشکوهِ جهان، ما را در حیرت فرو برد.»
Juror #8
حجم
۳۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۳۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۲۹,۹۰۰
تومان