بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نام من سرخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نام من سرخ

بریده‌هایی از کتاب نام من سرخ

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۵ رأی
۳٫۶
(۱۵)
مادرم اگر می‌دید قیمت دوازده تخم‌مرغ، به سه‌آخچا رسیده، حتم می‌گفت تا روی مرغ‌ها آن‌قدر زیاد نشده که روی کله‌مان برینند، به دیاری دیگر فرار کنیم
n re
اگر خیال نبافی، جریان زمان متوقف می‌شود.
نیلوفر غزالی
من جز خدا از کسی نمی‌ترسم.
n re
وقتی غمگنانه فهمیدم در حال مرگ هستم، درونم از حس فراخی غیرقابل‌باوری پر شد، حسی مانند سبکی بی‌انتها. انتقال من از زندگی به سوی مرگ، مثل غلتیدنی در فراخنا بود، با این حس‌وحال بود که گذشتم. و چه لطیف بود. گویی در خواب، خوابِ خواب خود را می‌بینی.
n re
نمی‌خواهم بگویم وقتی با مرگ روبه‌رو شدم فهمیدم که پول هیچ ارزشی در زندگی ندارد. حتی وقتی زنده نیستی ارزش پول را می‌دانی.
miss_yalda
چقدر بد! وقتی اینجا هستی، مدام در این فکری که زندگی، زندگی‌ای که پشت‌سر گذاشته‌ای، مانند گذشته به جریان خود ادامه می‌دهد. قبل از تولد من، پشت سرم، زمانی بی‌کران وجود داشت. بعد از مردن من هم، هیچ‌وقت به پایان نمی‌رسد و ادامه دارد! زنده که بودم اصلاً به این چیزها فکر نمی‌کردم. در روشنایی‌ها به زندگی‌ام ادامه می‌دادم، بین دو زمان تاریک.
n re
گویی وجودم از دنیا چنان لبریز گشته که ظرف تنم برایش تنگ گشته است.
Shahright

حجم

۵۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۹۴ صفحه

حجم

۵۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۹۴ صفحه

قیمت:
۱۶۰,۰۰۰
تومان