طرد شدن چنان درد احساسی شدیدی ایجاد میکند که میتواند بر افکار ما تأثیر گذارد، احساس عصبانیت ما را دوچندان کند، اعتماد و عزتنفس ما را تخریب کند و احساسِ بنیادینِ تعلق داشتن ما را ناپایدار کند.
آقایِ اَلِف
نحوهی برخورد ما با شکست، تأثیر بسیار زیادی بر موفقیت ما در زندگی و همینطور خوشحالی و سلامت عمومیمان دارد.
آقایِ اَلِف
ماهیت ناخودآگاه ناتوانسازی خود میتواند باعث شود حتی هنگامی که شخص دیگری آنرا به ما گوشزد میکند، نسبت به آن نابینا باشیم.
آرزو
آنچه نشخوار فکری را بهنوعی آسیب روانی تبدیل میکند این است که این عمل، به هیچگونه یافتهی جدیدی که بتواند زخمهای عاطفی ما را بهبود ببخشد منجر نمیشود و در عوض، تنها باعث میشود به زخمهای احساسی خود چنگ بزنیم و مجدداً آنها را دچار عفونت کنیم.
آرزو
هراس از شکست باعث میشود بسیاری از ما به هرگونه رفتار ناتوانکنندهای دست بزنیم. رفتارهایی که در آنها بدون اینکه آگاه باشیم، موانعی را بر سر راه موفقیت خود میتراشیم یا در مورد موانع موجود اغراق میکنیم. در واقع، ما اغلب در ساختن این موانع ناتوانساز بسیار خلاقانه عمل میکنیم تا چیزی داشته باشیم که آن را برای شکست خود مقصر بدانیم.
آرزو
آنچه نشخوار فکری را بهنوعی آسیب روانی تبدیل میکند این است که این عمل، به هیچگونه یافتهی جدیدی که بتواند زخمهای عاطفی ما را بهبود ببخشد منجر نمیشود و در عوض، تنها باعث میشود به زخمهای احساسی خود چنگ بزنیم و مجدداً آنها را دچار عفونت کنیم.
آقایِ اَلِف
فکر نزدیک شدن به یک غریبه یا بدتر از آن، گروهی از غریبهها و شروع یک مکالمه کافی است تا باعث ایجاد حس وحشت ایجاد شود و ما پیشبینی کنیم که هرگونه تلاش اینچنینی به طرز فاجعهآمیزی خاتمه خواهد یافت.
آقایِ اَلِف