بریدههایی از کتاب سفر شهادت
۴٫۴
(۹)
اسرائیل شر مطلق است و، از این رو، هرکس در برابر آن بایستد، خیر مطلق است.
Fatemeh Bameri
دوست دارم سخنی از امام باقر (ع) نقل کنم که فرمودهاند: «شامگاه عاشورا در کربلا، من در اواخر شب صدای نالهای از عمهام زینب شنیدم. وقتی دقت کردم دیدم عمهام در حالت نشسته نماز شب میخواند.» پس از عمل به آن مسئولیتها اکنون نماز شب میخواند. تعجب نکنید برادران، اگر نماز شب زینب نبود، اگر این پیوند قوی میان زینب و خدا نبود، او نمیتوانست این مصیبتهای بزرگ را تحمل کند.
Pouya Yarahmadi
من حسینی که به رنجدیدگان اهتمام نورزد نمیشناسم. به حسینی که شهیدِ گریه مینامندش ایمان ندارم. من به گریه و زاری برای سبک شدن و تخلیهٔ هیجان و ناراحتی ایمان ندارم. ایمان من این است که امکان ندارد امام حسین جز برای احقاق حق کشته شده باشد.
سید محمد هاشمی نسب
بنابراین، کسی که گریه میکند، اما در عین حال، برای پایمال کردن اهداف امام حسین تلاش میکند، همانند عمربنسعد است که گریه میکرد، ولی دستور کشتن امام حسین را هم داد.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
روزگار فرصت نداد که در کنار تو باشیم و برای تو بمیریم. ولی روزگار ما را از اینکه امروز با اسلامِ تو باشیم بازنمیدارد.
•سیب•
دستکم حسین را در یک هدف کمک کنیم: به حسین و لشکر او یک سلاح، یک تفنگ، یک شمشیر بدهیم. سپاه امام حسین را با هر وسیلهای که میتوانیم، مجهز کنیم. نمیگویم تنها با تفنگ یا شمشیر، بلکه به هر وسیلهای که موجب یاری حق میشود. هر انحرافی که دیدی، اصلاح کن؛ هر کار زشتی دیدی، از آن بیزاری بجو؛ هر کار خوبی دیدی، آن را تشویق کن؛ هرجا ستمدیدهای یافتی، یاریاش کن؛ هرجا ستمگری دیدی، هدایتش کن؛ هر جا حقِ پایمال شدهای دیدی، آن را بازگردان؛ و همینطور مرحلهبهمرحله جلو رویم.
shobair
ما بر حسین بسیار میگرییم، اما هرگز در گریه متوقف نمیشویم.
سماء
نبرد حق و باطل با حسین به اوج خود میرسد، اما این نبرد همچنان ادامه دارد. پیش از امام حسین بود و پس از او هم خواهد بود.
"حیات"
قاتلان امام حسین که کشته شدهاند. پس چگونه میتوان انتقام خون حسین را گرفت؟ خونخواهی امام حسین یعنی مبارزه با باطل و ظلم و انحراف و یاری کردن حق و دفاع از آن، یعنی نیکو کردن اخلاق و حل مشکلات و صاف کردن دلها. خونخواهی امام حسین به آمادگی عمومی برای بهبود وضع اجتماعی و بهبود وضع دفاعی در برابر دشمن حسین و دشمن خدا، اسرائیل، است.
seyed rasoul mousavi
امام حسین با این کارِ خود نشان داد که میخواهد بیشترین نیروی انسانی را در این جنگ نابرابر بسیج کند و هنگام ترک مدینه با آن شعار روشن خود اعلام کرد: «به خدا سوگند از روی سرمستی و طغیانگری و ظلم و فساد قیام نکردم، سلطه و حکومت بر مردم را نمیخواهم. استبداد نمیخواهم. همانا اصلاح در امت جدم را هر اندازه که در توانم باشد، خواستارم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و در این راه زندگی خود را تنها ضمانت قرار دادهام.»
رعنا
من نمیتوانم سوگواری برای امام حسین را درک کنم مگر آنکه بتواند قهرمانانی را تربیت کند؛ کسانی را تربیت کند که در برابر ستمگر بایستند و در برابر حاکم ستمگر سخن حق را بگویند. این است معنای حسین و معنای عزاداری برای امام حسین.
اشکانم
برادران عزیز، رسالت مرد بدون مشارکت زن به انجام نمیرسد و نمیتواند موفقیتآمیز باشد. هیچ مرد باعظمتی در دنیا نیست مگر آنکه پشت او زنی ایستاده باشد. اگر زن تربیت نشود، جامعه نمیتواند به موفقیت برسد. همانطور که تربیت پسران بر ما واجب است، دختران را نیز باید تربیت کرد. چه عاملی از زینب، این موجود اسطورهای و قهرمان را ساخت و سبب شد او بتواند این مصیبتها و سختیها را تحمل کند؟ چه عاملی سبب شد زینب چنین قهرمانیهایی بیافریند؟
Pouya Yarahmadi
سوگواری امام حسین، افراد خوار و ذلیل پرورش نمیدهد، گریهکننده پرورش نمیدهد. عزای امام حسین انسانهایی حسینی پرورش میدهد، انسانهایی که همانند امام حسین سکوت کردن در برابر ستمگر را رد میکنند. زنانی پرورش میدهد همچون زینب که پیکر برادرش را بلند میکند و میگوید: «خدایا این قربانی را از ما بپذیر» آیا این گریه است؟ آیا این بسنده کردن به گریه است؟ این مجالس سوگواری و این مکان همچون مدرسهای که به ما علم میآموزد، ما را پرورش میدهد و ایمانمان را تقویت میکند.
ناصری
گناه آن امت در کشتن امام حسین (ع) تنها در این نبود که برخی از آنان به کربلا رفتند و تیر انداختند و شمشیر زدند و سنگ پرتاب کردند و یا در کشتن امام مشارکت کردند، نه. تنها این افراد گناهکار و مسئول نبودند، بلکه مادری که در کوفه یا در مسیر کوفه تا کربلا فهمید حسین (ع) قیام کرده است، ولی فرزند خود را به خانه برد تا در فتنه نیفتند، آن مادر باید بداند که فتنه خواهد رسید و او نیز در کشتن حسین (ع) شریک است. باید برحذر باشیم.
ناصری
به یاد میآورم که روزی همراه با جمعی از برادران فلسطینیمان در مصر بودیم، بر سر سفره نشسته بودیم که یکی از جوانان در بین غذا خوردن برخاست و گفت: خداحافظ و حاضران پاسخ دادند: به سلامت. هیچ صدای ناله یا خداحافظی بلند نشد، نه از زنان و نه از مردان. از آنان پرسیدم کجا میرود؟ گفتند: به جبهه. تعجب کردم؛ هیچ بدرقهای نمیکنید؟ گفتند: نه، نسلهای خود را بهای آزادی قدس قرار دادهایم و آن کسی که نسلش را و خودش را در راه آزادی امتش وقف کرده باشد، پیروز میگردد. این همان معیاری است که حسین به ما میآموزد. حسین میگوید که یزید هرچه بزرگ باشد، و سپاهش هرچه عظیم باشد و هر اندازه که عوامفریبیاش گسترده و دامنهدار باشد و هر اندازه که افکارش جهنّمی و گسترده باشد، فداکاری را در میدان بیاور، تا همچون دستههای ملخ پراکنده شوند و از تو فرار کنند.
seyed rasoul mousavi
من حسینی را که کشته شده است تا من گریه کنم نمیشناسم. چرا من برای امام حسین گریه میکنم؟ من برای امام حسین گریه میکنم تا او را به یاد داشته باشم و به یاد داشته باشم که او در برابر دنیایی از قدرت ایستاد؛ دنیایی که همگی دست به دست هم داده و از هر سو او را احاطه کرده بودند و او به تنهایی به میدان میرفت
وحید
هر کس که در راه ما خون بذل میکند و دیدار خدا را موطن نفس خویش میداند، آمادهٔ کوچ با ما باشد،
Meleegirl
بدون بازدارنده و مانعی از دین و انسانیت، برای شکمها و جیبهایشان میکشند و میدرند. و حسین بر آن بود این مسئله را در سفرش ثابت کند.
Meleegirl
جبههای که امام حسین در آن میجنگید تنها میدان کربلا نبود بلکه بستر تاریخ بود.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
در آن وضعیت برابری وجود نداشت، ولی امام حسین وارد نبرد شد تا به همهٔ دنیا ثابت کند که جنگ در راه حق شکست ندارد.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
اگر حسین نبود، یزید شناخته نمیشد، چراکه با بسیاری از راهها و روشها چهرهٔ خود را میپوشاند و میتوانست در پس این نقابها اسلام را با حکمی پس از حکم و امری پس از امر و موضعی پس از موضع نابود کند. ولی حسین همهٔ اینها را روشن ساخت و یزید و بنیامیه را رسوای امت کرد.
Pouya Yarahmadi
اسلام واقعی اسلام حسین است و، به همین سبب، زیارت با معرفت امام حسین (ع) برای حسینیها بالاتر از هزاران حجی است که یزیدیها بهجا میآورند
Mahsa Saadati
خب، ما صدای حسین را شنیدهایم. نگویید که حسین کشته شد و همهچیز تمام شد. حسین برای چه چیزی کشته شد؟ برای دین کشته شد، برای حق، و برای اهداف حق. بنابراین، اهداف حسین پابرجاست. حسین ابداً بهطور عموم از این موضع ما در منطقه و کشور راضی نیست. آیا حسین میپذیرد که موضع ما در برابر یهود خواری و سستی باشد؟ آیا حسین میپذیرد که سرزمین فلسطین و قدس جولانگاه توطئه و فساد یهود باشد؟
shobair
من حسینی را که کشته شده است تا من گریه کنم نمیشناسم. چرا من برای امام حسین گریه میکنم؟ من برای امام حسین گریه میکنم تا او را به یاد داشته باشم و به یاد داشته باشم که او در برابر دنیایی از قدرت ایستاد؛ دنیایی که همگی دست به دست هم داده و از هر سو او را احاطه کرده بودند و او به تنهایی به میدان میرفت و به گفتهٔ کسی که صحنهٔ جنگ را نقل میکند: «به خدا سوگند مردی را ندیدم که خویشان او کشته شده باشند، ولی چنین شجاعانه مبارزه کند.» بنابراین، من نمیتوانم مراسم عزاداری امام حسین (ع) را از تلاش برای حمایت مجاهدان در مرزها جدا بدانم. من نمیتوانم سوگواری برای امام حسین را درک کنم مگر آنکه بتواند قهرمانانی را تربیت کند؛ کسانی را تربیت کند که در برابر ستمگر بایستند و در برابر حاکم ستمگر سخن حق را بگویند. این است معنای حسین و معنای عزاداری برای امام حسین.
ناصری
اسرائیل شر مطلق است و، از این رو، هرکس در برابر آن بایستد، خیر مطلق است.
آبیِ آسمونی
شهادت امام حسین برای زینب از نوعی دیگر بود. مرگی دیگر را تحمل کرد.
سمیه جنگی
ما بر حسین بسیار میگرییم، اما هرگز در گریه متوقف نمیشویم. گریهٔ ما برای نو کردن اندوهها و کینهها و میل به انتقام و خشم بر باطل است. اینها انگیزهٔ ما برای گریه است.
سمیه جنگی
ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی هستیم که گریه میکنند و حسین را میکشند؟ انشاءاللّه نه. انشاءاللّه میان ما چنین کسی وجود ندارد. ولی میخواهید برایتان بگویم چه کسی گریه میکند و حسین را میکشد؟ روشن است که امام حسین (ع) الان نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خود امام حسین در دستان ماست: .... حسین، کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم، ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم، ولی در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم، ولی گواهی دروغ دهیم؛ اگر گریه کنیم، ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعهٔ خود دامن زنیم؛ اگر گریه کنیم، ولی گناهمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه میکنیم، ولی در عین حال حسین را نیز میکشیم، زیرا تلاش میکنیم هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. انشاءاللّه ما از این دسته نیستیم.
ناصری
اگر در میدان جنگ تنها ابنزیاد و یزید و عمربنسعد بودند، آیا امام حسین به آن شکل دردناک به شهادت میرسید؟ اگر افراد سپاه دشمن بیست یا پنجاه نفر بودند، آیا میتوانستند چنین جنایتی را مرتکب شوند؟ یقیناً نه. پس چگونه توانستند چنین جنایتی کنند؟ به فرمانِ فرمانده و اجرای مجریان و تأییدِ تأییدکنندگان و سکوتِ خاموشان. یعنی میتوانیم بگوییم آن امت، همگی، با قول و فعل و سکوت و خشنودی و فرمانبری خود، بر کشتن امام حسین (ع) اجماع کردند. همگی در رقم زدن واقعهٔ کربلا توافق داشتند، جز اندکی از آنان.
ناصری
اقلیت به سبب عدهٔ اندک خود شکست نمیخورد و اکثریت نیز اگر به آرمان خود باور نداشته باشد، پیروز نمیشود، هرچند برحق باشد.
Fatemeh Bameri
حجم
۲۳۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۳۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان