
بریدههایی از کتاب کفش های ایتالیایی
۳٫۶
(۱۷)
بعضی از آدما مثل پرندههای مهاجر میمونن که هیچوقت نمیفهمیم کی اومدن، کی رفتن.
Parinaz
ما همیشه به هم قول میدیم. ما به بقیه قول میدیم. بقیه به ما قول میدن. سیاستمدارا قول زندگی بهتر میدن، بانکها قول سود بیشتر، غذاهایی که قراره با خوردنشون وزن کم کنیم، کرمهایی که قراره ضد پیری باشن و جلوی چین و چروک صورتمون رو بگیرن. زندگی همینه، سفر با یه قایق کوچیک، وسط سیل قول و وعده و وعید، که همیشه تغییر میکنن ولی هیچوقت تموم نمیشن.
sadra shamaii
ـ زندگی هیچوقت اونجوری پیش نمیره که ما آرزو میکنیم.
Parinaz
اگه زیادی تو کار کسی سرک بکشی رابطه رو خراب میکنی.
Parinaz
من همیشه سردمه. همهٔ زندگیم دنبال گرما بودم، توی کشورهای استوایی، توی بیابونها. اما همیشه یه قندیل یخ توی وجودمه.
Parinaz
وقتی کفشها اندازه باشد، به پاهایتان فکر نمیکنید.
عباس عرب
بعضی از آدما مثل پرندههای مهاجر میمونن که هیچوقت نمیفهمیم کی اومدن، کی رفتن.
عباس عرب
صبح خنک و زیبایی بود. حاشیهٔ مسیری که به اورژانس ختم میشد پر بود از جوانهٔ گلهای زرد کوچک. فکر کردم سیما هم مثل همین گلهای زرد یک لحظه درخشیده بود و حالا انگار هیچوقت وجود نداشته. تنها چیزی که مرا از مرگ میترساند همین بیتفاوتی مطلق است.
عباس عرب
هیچ رها کردنی قابل توضیح یا توجیه نیست.
Parinaz
من داشتم تابلوی نقاشی را از زاویهٔ دیگری میدیدم؛ تنهایی پشت تصویر را. پیرزن زیبایی بود، زیبایی خاصی که فقط در چهرهٔ پیرزنها میشود دید. خاطرههایی که در چینهای صورتشان نقش بسته، بدنهای پیری که زمین منتظر در آغوش کشیدنشان است.
ایران آزاد
فردا باد و باران بند آمد. آسمان صاف شد و دمای هوا بالا رفت. هریت دو شب خیلی سخت را گذرانده بود. مسکنها دیگر جواب نمیداد ولی آن روز حالش بهتر شد. برای مهمانی آماده شدیم. لوئیس میدانست هریت دقیقاً چه میخواهد.
ـ ساده و مجلل! ترکیب کردن این دو تا خیلی سخته ولی باید سعی خودمون رو بکنیم.
فام
سالها پیش خیال میکردم پیر که شدم بچههایی خواهم داشت، بچههایی که عصای دستم خواهند بود. اما حالا خیلی دیر شده. شبیه قایقم هستم، بیرون از آب، بیمصرف.
عباس عرب
قطار. در همهٔ گفتوگوها دروغهای هر چند کوچکی وجود داشت، دروغهایی که شاید هیچکس متوجهشان نمیشد. با خودم میگفتم برای به نتیجه رسیدن گفتوگو، وجود دروغ همیشه الزامی است.
عباس عرب
آدم حسابی همه جا هست. اما چون پیر شدن کسی بهشون توجه نمیکنه. آدمای پیر مثل شیشه نامرئیان.
عباس عرب
حجم
۲۳۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
حجم
۲۳۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان