بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اینجا، در دنیای واقعی | طاقچه
تصویر جلد کتاب اینجا، در دنیای واقعی

بریده‌هایی از کتاب اینجا، در دنیای واقعی

امتیاز:
۳.۸از ۱۳ رأی
۳٫۸
(۱۳)
هرچه بیشتر برای پاک کردن چیزی از حافظه‌ات تلاش کنی، بیشتر و بیشتر در عمق آن حک می‌شود.
کاربر ۲۹۲۸۳۷۶
او واقعاً اینجا احساس پیری می‌کرد. تا آن لحظه حتی نمی‌دانست پیری می‌تواند یک احساس باشد، فکر می‌کرد فقط ظاهری چروک‌خورده و رنگ‌ورورفته است، اما پیری بی‌شک یک احساس است؛ حس پوسیدگی و فرسایش.
کاربر ۲۹۲۸۳۷۶
گاهی اوقات صورت خودت دقیقاً همان چیزی است که دوست نداری ببینی.
کاربر ۲۹۲۸۳۷۶
‌«همیشه باید سه قدم بعدی‌ت رو هم بدونی، وگرنه چهار قدم عقب می‌افتی.»
seyed
نمی‌توانست حوض تولد دوباره را آب کند. نمی‌توانست دوباره متولد شود. و او تا آخر عمرش، همان پسر غیرمعمولی بیرون‌ماندهٔ غیراجتماعی و ناامیدکننده باقی می‌ماند. پسری که توی همهٔ کارنامه‌هایش می‌نوشتند وِر باید بیشتر در کلاس مشارکت کند! و منظورشان هم از «مشارکت»‌ این بود که باید بی‌فکر هر جوابی را که به ذهنت می‌رسد فریاد بزنی. یا می‌نوشتند وِر دانش‌آموز بسیار باهوشی است، ولی سعی می‌کند این را مخفی کند! حتی یک دفعه نوشته بودند بعضی‌وقت‌ها فراموش می‌کنم وِر داخل کلاسم هست! آخر چه‌جور معلمی ممکن است بچه‌ای را فقط به خاطر اینکه ساکت است فراموش کند؟
Ghazaleh
اول جمله‌ای از طرف جولین گفت. «هر چیزی قبلاً یه چیز دیگه بوده.»
حسین علیزاده
«وقتی با آدم‌ها هستی، بیرون هم یه بخشی از توئه.
حسین علیزاده

حجم

۲۲۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۲۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان