بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اگر ببری به دام تو افتاد | طاقچه
تصویر جلد کتاب اگر ببری به دام تو افتاد

بریده‌هایی از کتاب اگر ببری به دام تو افتاد

نویسنده:تای کلر
امتیاز:
۳.۸از ۱۱ رأی
۳٫۸
(۱۱)
اگر آدم توی چشم ببر نگاه کند، احتمال اینکه ببر او را بخورد کمتر می‌شود.
روناک
برای مادربزرگم که هنوز ژاکتش را حتی در تابستان به تن می‌کنم، و برای هرکسی که برایمان قصه‌ای گفته.
ريحانة النبي
گاهی، وقتی شرایط سخت است، آدم دلش نمی‌خواهد حرفی بزند. فقط دلش می‌خواهد یک نفر درکش کند.
روناک
گاهی آدم هرقدر هم دلش بخواد یکی رو پیش خودش نگه داره، فایده نداره. باید بذاری برن.»
روناک
همیشه یادت موند: آدم‌ها هم خوبی داشت هم بدی. اما بعضی وقت‌ها اون‌قدر گیر داد به قسمت‌های غمگین و ترسناک زندگی که خوبی‌ها یادشون رفت. وقتی این‌جوری شد، تو بهشون نگو که اون‌ها بد. این‌جوری فقط اوضاع خراب‌تر شد. تو یادشون انداخت که خوبی هست.
روناک
امید چیز عجیبی است و به این راحتی‌ها از بین نمی‌رود.
روناک
مامان نفسی می‌کشد. «بار آخری که هالمونی رو بردم دکتر، دکترش چندان حرف‌های امیدوارکننده‌ای نزد. گفت ممکنه چند ماه یا حتی فقط یه هفته دیگه وقت داشته باشه. اما واسه همین هم بود که می‌خواستم هرچقدر هم که زمان داریم کنار هم باشیم و لذت ببریم؛ چون هیچی معلوم نیست.» چند ثانیه، کلمه‌های مامان توی هوا شناور می‌مانند و هرچه اکسیژن توی هواست می‌بلعند و ما را خفه می‌کنند. بعد سم منفجر می‌شود: «شوخی‌ت گرفته دیگه، نه؟ اصلاً منصفانه نیست. این همه راه اومدیم که حالا هالمونی قراره همین‌جوری بمیره؟» هالمونی کنارم تکانی می‌خورد، اما بیدار نمی‌شود. می‌گویم: «سم، ساکت.» اما صدایم بی‌روح است. فکرم کار نمی‌کند. مامان می‌گوید: «ما این همه راه اومدیم که کنارش باشیم. که تا لحظهٔ آخر از کنارش بودن لذت ببریم.» می‌پرسم: «اگه راه دیگه‌ای باشه چی؟»
Black

حجم

۲۱۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۴ صفحه

حجم

۲۱۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۶۰۰
تومان