اسلاوی ژیژک | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

اسلاوی ژیژک

زندگینامه و معرفی کتاب‌های اسلاوی ژیژک

اسلاوی ژیژک (Slavoj Zizek)، فیلسوف، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس و منتقد اهل اسلوونیایی است. از او به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نظریه‌پردازها و منتقدان فرهنگ دنیای معاصر یاد می‌کنند. بسیار از نظریات او درباره‌ی مسائل این روزهای دنیای ماست.

بیوگرافی اسلاوی ژیژک

اسلاوی ژیژک در ۲۱ مارس ۱۹۴۹ در یوگسلاوی (اسلوونی امروزی) به دنیا آمد. او فیلسوف و نظریه‌پرداز فرهنگی است که در حوزه‌های روان‌کاوی، سیاست و فرهنگ عامه قلم می‌زند. لنز گسترده‌ی نظریه‌پردازی‌های ژیژک، سبک برانگیزانده‌ی او در نوشتن و مجادلات، و علاقه‌اش به استفاده از طنز در سخنانش او را تبدیل به یکی از معروف‌ترین اندیشمندان غرب از دهه‌ی نود میلادی کرده است.

ژیژک بی‌شک از تاثیرگذارترین فلاسفه‌ی قرن بیست‌ویکم است. او مدیر بین‌المللی انستیتوی علوم انسانی بیرکبک در دانشگاه لندن، استاد برجسته‌ی جهان آلمانی در دانشگاه نیویورک، استاد فلسفه و روانکاوی در دانشکده‌ی تحصیلات تکمیلی اروپا و محقق ارشد در موسسه‌ی جامعه‌شناسی و فلسفه در دانشگاه دانشگاه لیوبلیانا است. او عمدتاً بر روی فلسفه‌ی قاره‌ای (به‌ویژه هگلیسم، روانکاوی و مارکسیسم) و نظریه‌ی سیاسی و همچنین نقد فیلم و الهیات کار می‌کند. او مشهورترین همکار مکتب روانکاوی لیوبلیانا، گروهی از دانشگاهیان اسلوونیایی است که در حوزه‌های ایده‌آلیسم آلمانی، روانکاوی لاکانی، نقد ایدئولوژی و نقد رسانه‌ای کار می کنند.

کتاب موفقیت‌آمیز ژیژک در سال ۱۹۸۹، «ابژه‌ی متعال ایدئولوژی»، اولین کتاب او به زبان انگلیسی بود که در معرفی افکار مکتب لیوبلیانا به مخاطبان انگلیسی‌زبان نقشی تعیین‌کننده داشت. او بیش از ۵۰ کتاب به زبان‌های مختلف نوشته است و به زبان‌های اسلوونی، صرب-کرواسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی صحبت می‌کند. سبک خاص حضور در جمع، مقالات مکرر در مجلات و آثار آکادمیک که با استفاده از شوخی‌های زشت و نمونه‌های فرهنگی پاپ و همچنین تحریکات سیاسی غیرعرفی همراه است، باعث شهرت، جنجال و انتقاد از او در داخل و خارج از دانشگاه شده است.

زندگی و حرفه ژیژک

ژیژک در لیوبلیانای یوگسلاوی (اسلوونی امروزی) در خانواده‌ای متوسط ​​به دنیا آمد. پدرش جوزه ژیژک یک اقتصاددان و کارمند دولتی از منطقه پرکمورج در شرق اسلوونی بود. مادرش وسنا، اهل تپه‌های گوریزیا در ساحل اسلوونی، حسابدار یک شرکت دولتی بود. والدینش آتئیست بودند. او بیشتر دوران کودکی خود را در شهر ساحلی پورتوروژ گذراند، جایی که در معرض فیلم، تئوری و فرهنگ عامه‌ی غربی قرار داشت. هنگامی که ژیژک نوجوان بود خانواده‌اش به لیوبلیانا نقل مکان کردند، جایی که او در دبیرستان بژیگراد تحصیل کرد. او که در ابتدا می‌خواست خودش فیلم‌ساز شود، این جاه‌طلبی‌ها را رها کرد و به جای آن فلسفه را دنبال کرد.

در سال ۱۹۶۷، در دوران آزادسازی در یوگسلاوی، ژیژک در دانشگاه لیوبلیانا ثبت نام کرد و در رشته‌ی فلسفه و جامعه‌شناسی به تحصیل پرداخت. او پیش از ورود به دانشگاه، خواندن ساختارگرایان فرانسوی را آغاز کرده بود و در سال ۱۹۶۷ اولین ترجمه‌ی متنی از ژاک دریدا را به اسلوونیایی منتشر کرد. ژیژک در محافل روشنفکران دگراندیش، از جمله فیلسوفان هایدگری رفت‌وآمد داشت و مقالاتی را در مجلات نه‌چندان مشهور، مانند پراکسیس، تریبونا و پروبلی منتشر کرد. در سال ۱۹۷۱ او به‌عنوان دستیار پژوهشگر با وعده‌ی تصدی، شغل خود را پذیرفت، اما پس از آنکه پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد او توسط مقامات به عنوان «غیر مارکسیستی» محکوم شد، از ادامه‌ی تحصیل منع شد. او در سال ۱۹۸۱ از دانشگاه لیوبلیانا با مدرک دکترای فلسفه برای پایان‌نامه‌ی خود با عنوان «ارتباط نظری و عملی ساختارگرایی فرانسوی» فارغ‌التحصیل شد. او چند سال بعد را بدون نوشتن اثر خاصی گذراند و سربازی خود را در ارتش خلق یوگسلاوی به پایان رساند.

در طول دهه‌ی ۱۹۸۰، ژیژک ویرایش و ترجمه‌ی آثار ژاک لاکان، زیگموند فروید و لوئیس آلتوسر را انجام داد. او از آثار لاکان برای تفسیر فلسفه‌ی هگلی و مارکسیستی استفاده کرد. در سال ۱۹۸۶، ژیژک دومین دکترای خود را (دکتری فلسفه در روانکاوی) در دانشگاه پاریس زیر نظر ژاک آلن میلر (داماد و وارث لاکان) به پایان رساند. ژیژک مقدمه‌ای بر ترجمه‌های اسلوونیایی رمان‌های پلیسی نیز نوشته است. در سال ۱۹۸۸، او اولین کتاب خود را که به طور کامل به نظریه‌ی فیلم اختصاص داشت، منتشر کرد. سال بعد، او با انتشار اولین کتابش (ابژه‌ی متعال ایدئولوژی) به زبان انگلیسی در سال ۱۹۸۹، به‌عنوان یک نظریه‌پرداز اجتماعی به رسمیت شناخته شد.

در سال ۲۰۱۲، فارین پالیسی، ژیژک را در فهرست ۱۰۰ متفکر برتر جهانی قرار داد و او را «یک فیلسوف سلبریتی» نامید، درحالی‌که در جاهای دیگر «الویس نظریه‌ی فرهنگی» و «خطرناک‌ترین فیلسوف در جهان غرب » لقب گرفته است. ژیژک را «هگلی پیشرو زمان ما» و «برترین بیانگر نظریه‌ی لاکانی» نامیده‌اند. مجله‌ای به نام ژورنال بین‌المللی مطالعات ژیژک توسط پروفسورهای دیوید جی. گونکل و پل ای. تیلور برای مشارکت در کار او و بررسی آثارش تأسیس شد.

ژیژک در عرصه‌ی عمومی

ژیژک و اندیشه‌اش دستمایه‌ی چندین مستند بوده است. ژیژک در سال ۲۰۰۴ در گردهمایی «واقعیت مجازی»، یک سخنرانی یک ساعته در مورد تفسیر خود از تز سه‌جانبه‌ی لاکان از امر خیالی، امر نمادین و امر واقعی ایراد کرد. «ژیژک!» مستندی از آسترا تیلور در سال ۲۰۰۵ درباره‌ی فلسفه‌ی اوست. کتاب «راهنمای منحرف برای سینما» در سال ۲۰۰۶ و «راهنمای ایدئولوژی منحرف» در سال ۲۰۱۲ نیز ایده‌ها و نقد فرهنگی ژیژک را به تصویر می‌کشند. «زندگی بررسی شده» (۲۰۰۸) ژیژک را نشان می‌دهد که در مورد اندیشه‌ی خود از اکولوژی صحبت می‌کند. او همچنین در سال ۲۰۱۱ در مستند «بارگذاری مجدد مارکس» به کارگردانی جیسون بارکر، حضور داشت.

فارین پالیسی ژیژک را یکی از ۱۰۰ متفکر برتر جهانی خود در سال ۲۰۱۲ «به دلیل صدادادن به عصر پوچی» معرفی کرد. در سال ۲۰۱۹، ژیژک میزبانی مینی سریالی به نام «چگونه اخبار را با اسلاوی ژیژک تماشا کنیم» در شبکه‌ی RT آغاز کرد. در ماه آوریل، ژیژک با استاد روانشناسی، جردن پترسون، در مرکز سونی در تورنتو، کانادا در مورد شادی در زندگی تحت سرمایه‌داری در مقابل مارکسیسم مجادله کرد.

زندگی شخصی اسلاوی ژیژک

ژیژک چهار بار ازدواج کرده و دو پسر بالغ به نام‌های تیم و کوستجا دارد. همسر دوم او فیلسوف اسلوونیایی و نظریه‌پرداز حقوقی اجتماعی رناتا سالکل، یکی از اعضای مکتب روانکاوی لیوبلیانا بود. همسر سوم او مدل آرژانتینی و محقق لاکانی آنالیا هونی بود که در سال ۲۰۰۵ با او ازدواج کرد. در حال حاضر، او با روزنامه‌نگار، نویسنده و فیلسوف اسلوونیایی، یلا کرِچیچ ازدواج کرده است.

در اوایل سال ۲۰۱۸، ژیژک فلج بل را در سمت راست صورت خود تجربه کرد. او در ادامه چندین سخنرانی و مصاحبه با این شرایط انجام داد. در ۹ مارس همان سال، در طی یک سخنرانی در مورد انقلاب‎های سیاسی در لندن، او در مورد رفتاری که با او شده بود، اظهار نظر کرد و از فلج خود به‌عنوان استعاره‌ای برای بیکاری سیاسی استفاده کرد.

برخی از دیدگاه‌ها و اندیشه‌های مشهور ژیژک

ژیژک و اندیشه‌ی او توسط بسیاری از مفسران به عنوان «هگلی-لاکانی» توصیف شده است. ژیژک در آغاز کار خود مدعی شد «در فضای نظری‌ای رشد کرده است که توسط سه مرکز ثقل شکل گرفته است: دیالکتیک هگلی، نظریه‌ی روانکاوی لاکانی، و نقد معاصر از ایدئولوژی» و «نظریه‌ی ژاک لاکان» را به‌عنوان عنصر اساسی اندیشه‌ی خود معرفی کرد. در سال ۲۰۱۰، ژیژک در عوض ادعا کرد که برای او هگل اساسی‌تر از لکان است - «حتی لاکان برای من فقط ابزاری برای خواندن هگل است. برای من همیشه هگل، هگل، هگل است.» او ادعا کرد که «از نظر من، به‌نوعی، تمام فلسفه در [پنجاه سال] اتفاق افتاد»، بین نقد عقل محض ایمانوئل کانت (۱۷۸۱) و مرگ گئورگ ویلهلم فردریش هگل (۱۸۳۱). ژیژک در کنار آثار آکادمیک و نظری خود، مفسر پرکار امور جاری و بحث‌های سیاسی معاصر است.

از نظر ژیژک، اگرچه ممکن است یک سوژه موقعیتی نمادین (اجتماعی) به خود بگیرد، اما هرگز نمی‌توان آن را به این نمادسازی تقلیل داد، زیرا خود «گرفتن» این موقعیت، متضمن «من» جداگانه‌ای فراتر از نمادین است. با این حال، تحت بررسی، هیچ چیز مثبتی نمی‌توان در مورد این سوژه گفت، این «من»ی که از نمادسازی فرار می‌کند. نمی‌توان آن را به‌عنوان چیزی جز «آنچه که نمی‌توان نماد کرد» تشخیص داد. بنابراین، بدون نمادسازی اولیه، سوبژکتیویته نمی‌تواند خود را نشان دهد. همان‌طور که ژیژک در اولین کتاب خود به زبان انگلیسی می نویسد: «موضوع دال اثر ماسبق از شکست بازنمایی خود است؛ به همین دلیل است که شکست بازنمایی تنها راه برای بازنمایی مناسب آن است.»

نظریه‌ی ایدئولوژی ژیژک که از نظریه‌ی لاکانی سرچشمه گرفته است، یکی از کمک‌های عمده‌ی او به نظریه‌ی سیاسی است. اولین کتاب او به زبان انگلیسی، «ابژه‌ی متعال ایدئولوژی» و مستند «راهنمای منحرف برای ایدئولوژی» که خود در آن نقش‌آفرینی می‌کند، از جمله مکان‌های شناخته‌شده‌ای هستند که او درباره‌ی نقد ایدئولوژی حرف می‌زند. ژیژک معتقد است که ایدئولوژی غالباً به‌عنوان امری دوگانه‌گرایانه تعبیر شده است و به گفته‌ی او، این ثنویت، به شکل نادرستی به این تعبیر راه می‌دهد که در دنیای واقعی، روابط و اشیاء مادی خارج از خود وجود دارند که برای عقل قابل دسترس‌اند.

از نظر ژیژک، همان‌طور که مارکس می‌اندیشید، ایدئولوژی از داستان‌هایی ساخته شده است که زندگی سیاسی را ساختار می‌دهد. به تعبیر لاکان، ایدئولوژی به نظم نمادین تعلق دارد. ژیژک استدلال می‌کند که این داستان‌ها عمدتاً در سطحی ناخودآگاه نگهداری می‌شوند تا سطحی آگاهانه. از آنجایی که بر اساس نظریه‌ی روانکاوی، ناخودآگاه می‌تواند اعمال فرد را مستقیماً تعیین کند و از آگاهی خودآگاه خود عبور کند، ایدئولوژی می‌تواند بدون توجه به باورهای آگاهانه‌ی فرد، در رفتار او تجلی یابد. از این رو، ژیژک از اظهارات مارکسیستی ارتدوکس که ایدئولوژی را صرفاً به عنوان یک سیستم باورهای کاذب می‌نگرند، فراتر می‌رود و آن را در ناخودآگاه بشری دنبال می‌کند. ژیژک با تکیه بر نقد عقل بدبینانه‌ی پیتر اسلوتردایک استدلال می‌کند که اتخاذ دیدگاه بدبینانه برای فرار از ایدئولوژی کافی نیست، زیرا به گفته‌ی ژیژک، حتی اگر سوژه‌های پست‌مدرن به طور آگاهانه نسبت به وضعیت سیاسی بدبین هستند، آن‌ها همچنان از طریق رفتار خود آن را تقویت می‌کنند.

ژیژک در نیویورک تایمز ادعا کرده است که «آتئیسم میراثی است که ارزش مبارزه برای آن را دارد.» با این حال، او ارزش مفهومی گسترده‌ای در مسیحیت، به‌ویژه پروتستانیسم می‌یابد: عنوان فرعی کتاب «مطلق شکننده» در سال ۲۰۰۰، «یا چرا میراث مسیحیت ارزش مبارزه برای آن را دارد؟» است. از این رو، او موضع خود را «الحاد مسیحی» می‌نامد و در مورد الهیات به تفصیل نوشته است. ژیژک در کتاب «راهنمای ایدئولوژی منحرف» پیشنهاد می‌کند که «تنها راه برای آتئیست بودن از طریق مسیحیت است»، زیرا به ادعای او، بی‌خدایی اغلب با وفادار ماندن به یک ضامن بیرونی معنا، و صرفاً تغییردادن خدا، از پارادایم مذهبی فرار نمی‌کند. ضرورت یا تکامل طبیعی از سوی دیگر، مسیحیت، در آموزه‌ی تجسم، خدا را از «ماوراء» پایین و به روی زمین، به امور انسانی می‌آورد. از نظر ژیژک، این پارادایم به طور واقعی بی‌خداست، زیرا ضمانت خارجی خود را از دست داده است.

ژیژک اگرچه گاهی عنوان «چپ رادیکال» را می‌پذیرد، اما به‌طور بحث‌انگیز اصرار دارد که خود را یک کمونیست معرفی کند، حتی اگر کمونیسم قرن بیستم را به عنوان «شکست کامل» رد کند و «کمونیسم قرن بیستم، به طور خاص‌تر» را محکوم کند. همه شبکه‌ای از پدیده‌هایی که ما از آن به عنوان استالینیسم یاد می‌کنیم «شاید بدترین فاجعه‌ی ایدئولوژیک، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی (و غیره) در تاریخ بشریت باشد.» ژیژک این انتخاب را با این ادعا که فقط اصطلاح «کمونیسم» توجیه می‌کند که این مهفوم نشانه‌ی گامی واقعی به خارج از نظم موجود است، تا حدی از آنجایی که اصطلاح «سوسیالیسم» دیگر مفاهیم رادیکالی کافی ندارد و به معنای چیزی جز «مراقبت از جامعه» را ندارد.

معرفی کتاب‌های ژیژک

کژ نگریستن

این کتاب رویکرد ژیژک به روانکاوی لاکانی را ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد چگونه می‌توان از نظریه‌های لاکان در تحلیل فرهنگ، ایدئولوژی و سیاست استفاده کرد.

سینما به روایت اسلاوی ژیژک

ژیژک در این اثر سینما را از دیدگاه فلسفی و روانکاوی بررسی می‌کند و فیلم‌ها را به‌عنوان بستری برای بازتاب ایدئولوژی و ناخودآگاه اجتماعی تحلیل می‌کند.

خشونت

ژیژک در این کتاب انواع مختلف خشونت (سیستماتیک، ذهنی و نمادین / یا به تعبیری دیگر: کنشگرانه، کنش‌پذیرانه و سیستمی) را بررسی کرده و نشان می‌دهد چگونه خشونت آشکار و پنهان به ساختارهای اجتماعی و ایدئولوژی گره خورده است.

رخداد

این کتاب درباره مفهوم رخداد است؛ چیزی که ناگهان ساختار موجود را به چالش می‌کشد و امکان یک جهان جدید را فراهم می‌کند.

کتاب شب جهان

ژیژک در این اثر مفاهیم فلسفی عمیق را با مثال‌های ملموس ترکیب کرده و موضوعات گوناگون از سیاست تا فرهنگ عامه را بررسی می‌کند.

چگونه لاکان بخوانیم؟

راهنمایی مختصر و مفید برای آشنایی با اندیشه‌های ژاک لاکان، همراه با شرح تأثیر او بر روانکاوی و فلسفه.

ما و مانیفست کمونیست

ژیژک در این کتاب مانیفست کمونیست مارکس و انگلس را از زاویه‌ای نو بازخوانی می‌کند و به جایگاه آن در جهان امروز می‌پردازد. او بررسی می‌کند که چگونه سرمایه‌داری از دوران مارکس تا امروز تحولات عمیقی داشته است، به‌طوری که سرمایه‌داری مالی کنونی با سرمایه‌داری صنعتی قرن نوزدهم تفاوت‌های اساسی دارد. ژیژک بحران‌های عصر حاضر را بازتاب پیش‌بینی‌های دقیق مارکس می‌داند.

فلسفه در عصر حاضر

این کتاب گفت‌وگویی میان آلن بدیو و اسلاوی ژیژک است که نقش فلسفه در جهان معاصر را بررسی می‌کند. در سه بخش اصلی، بدیو بر مفهوم رویداد و تحول در نظم اشیا تأکید دارد، ژیژک فلسفه را تقابلی و رادیکال می‌داند و بخش پایانی شامل مناظره‌ای بین این دو فیلسوف است.

باقیمانده‌ی تقسیم‌ناپذیر

این کتاب به تحلیل جسارت نظری شلینگ، فیلسوف آلمانی، در موضوعاتی چون آغاز جهان و گذار از واقعیت پیشا‌نمادین به جهان لوگوس می‌پردازد. ژیژک با بررسی آثار کلیدی شلینگ، مانند مقاله‌ای درباره آزادی انسان و پیش‌نویس‌های عصر جهان، به تقابل او با هگل می‌پردازد و مفاهیمی نظیر اجبار تکرار در نظریه‌ی فروید و نقد مارکسی از ایده‌آلیسم را بررسی می‌کند. این کتاب علاوه بر پرداختن به موضوعات فلسفی اساسی، به مسائلی مانند تأثیر دیجیتالی شدن بر تجربه انسانی، بدبینی به‌عنوان ایدئولوژی غالب و پیچیدگی‌های فیزیک کوانتوم می‌پردازد و نگرشی عمیق به بحران‌های جهان سرمایه‌داری معاصر ارائه می‌دهد.

زندگی سه‌باره آنتیگونه

بازخوانی داستان آنتیگونه از نگاه فلسفی و روانکاوی، همراه با تحلیل مفهوم قانون و اخلاق. این کتاب با تحلیل ژیژک از نمایشنامه مشهور سوفوکل، آنتیگونه، به بررسی این اثر تراژیک و تأثیرات آن بر فلسفه، ادبیات و هنر در طول تاریخ می‌پردازد. این اثر برای علاقه‌مندان به نمایشنامه و نقد فلسفی جذاب و آموزنده است.

دیگر آثار ژیژک

الحاد مسیحی: چگونه یک ماتریالیست راستین باشیم (۲۰۲۴)، برای بیدارن شدن دیر است: چه‌چیزی در پیش است وقتی آینده‌ای وجود ندارد؟ (۲۰۲۳)، آزادی: دردی بی‌درمان (۲۰۲۳)، بهشت در هرج‌ومرج (۲۰۲۱)، همه‌گیری: کووید-۱۹ جهان را تکان داد (۲۰۲۰)، هگل در یک ذهن عجیب (۲۰۲۰)، ما و مانیفست کمونیست (۲۰۱۹)، به‌سان دزدی در در روز روشن: قدرت در عصر پساانسانی (۲۰۱۸)، شجاعت ناامیدی (۲۰۱۷)، آنتیگونه (۲۰۱۶)، علیه باج دوطرفه: پناهجوها، ترور و دیگر مشکلات با همسایه‎ها (۲۰۱۶)، امر متعال واگنری: چهار خوانش لاکانی از اپراهای کلاسیک (۲۰۱۶)، اخلال در بهشت: از انتهای تاریخ تا انتهای سرمایه‌داری (۲۰۱۴)، رخداد: سفری فلسفی در مفهوم (۲۰۱۴)، سال رویاهای خطرناک (۲۰۱۲)، کمتر از هیچ: هگل و سایه‌های ماتریالیسم دیالکتیک (۲۰۱۲)، زیستن در پایان جهان (۲۰۱۰)، ابتدا تراژدی، سپس مضحکه (۲۰۰۹)، خشونت (۲۰۰۸)، در دفاع از آرمان‌های از دست رفته (۲۰۰۸)، چگونه لاکان بخوانیم (۲۰۰۶)، امر متعال مضحک (۲۰۰۰).





همۀ کتاب‌های اسلاوی ژیژک

به‌ترتیب حروف الفبا | الکترونیکی و صوتی

مشاهده همه