ضیاء صدقی
ضیاالله صدقی که با نام ضیاء صدقی (Ziya Sedghi) در میان علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران شناخته میشود، در سال ۱۳۱۵ متولد شد. مدفن او در ایالت مریلند در ایالات متحدهی آمریکاست. او در تاریخ ۱۹۹۷ از دنیا رفته است و منابع بسیاری علت مرگ او در ۶۲سالگی را پایان خودخواستهی زندگی معرفی کردهاند. ضیا صدقی پیش از انقلاب اسلامی در ایران، مشغول به تحصیل در دانشگاه جورج تاون آمریکا و در مقطع پیاچدی بود. او در بحبوحهی انقلاب، از دانشجویان مخالف سلطنت بود و فلسفه میخواند.
فعالیت حزبی در جوانی
ضیا صدقی در زمان جوانی از اعضای بسیار فعال جامعهی سوسیالیستهای نهضت ملی ایران بود و بیرون از مرزهای ایران و در خاک ایالات متحدهی آمریکا به فعالیت علیه حکومت پهلوی میپرداخت. مثلا در مصاحبههای تلویزیونی و رادیوییاش از فقدان حق آزادی بیان مردم و دموکراسی در ایران انتقاد میکرد.
ضیا صدقی در سال ۱۳۵۶ شمسی - ۱۹۷۸ میلادی در مصاحبهای که به زبان انگلیسی با کارل روآن مستندساز و دیپلمات آمریکایی داشت، بهشدت از محمدرضا پهلوی شاه ایران انتقاد کرد و طبق گفتههایش در این مصاحبه، آرزو داشت روزی مشروطه و پادشاهی از ایران پاک شود. او حکومت پهلوی و ساواک را جنایتکار و غیرشریف میدانست و گفت که آنها هیچ چیز از آزادی و دموکراسی و آنچه در دنیای آزاد میگذرد، نمیدانند.
نقش ضیا صدقی در پروژهی تاریخ شفاهی ایران
ضیا صدقی علاوه بر اینها، دستی بر آتش پژوهش و تحقیق آکادمیک داشت. او از تخصصش در تحقیق و پژوهش استفاده کرد و به دکتر حبیب لاجوردی در جمعآوری اطلاعات برای پروژهای که نهصد ساعت نوار صوتی و هجده هزار صفحه ترنسکریپت آن بود، کمک شایانی کرد.
به علاوه، آنها از فرصت گریختن افراد عالیرتبه در حکومت پهلوی به کشورهای غربی بهخوبی استفاده کردند و با این افراد قرار ملاقات برای مصاحبه را تنظیم کردند. برخی از آنها در کشورهای اروپایی و شهرهای مختلف آمریکا زندگی میکردند و به همین دلیل صدقی هم مجبور بود برای مصاحبه با برخی از آنها به محل زندگیشان در کشورهایی مثل فرانسه، انگلیس و ایالتهای دیگر آمریکا سر بزند.
اغلب علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران صدای ضیا صدقی را در بعضی از پادکستهای پروژهی تاریخ شفاهی ایران که ماحصل دانشگاه هاروارد بود، شنیدهاند و به یاد دارند. او بود که با افراد مهمی مثل شاپور بختیار مصاحبه کرد که آخرین نخستوزیر دوران پهلوی بود. علاوه بر آن با شخصیتهایی مثل غلامحسین ساعدی نویسنده، احمد میرفندرسکی سفیر ایران در شوروی، منوچهر هزارخانی فرمانده لشکر گارد شاهنشاهی و بسیار افراد سرشناس دیگر همصحبت شد. این مصاحبهها به زبان فارسی و در شهرهای مختلف دنیا انجام شدهاند. پروژهی تاریخ شفاهی ایران در دههی هشتاد و نود میلادی انجام شد. در این پروژه که علاوه بر دانشگاه هاروارد، بنیاد فورد رئیس جمهور سابق ایالات متحده هزینهی آن را تقبل کرده بود و چیزی حدود هشتصد هزار دلار خرج داشت، وقایع ایران از ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۰ میلادی پوشش داده شد. این پنج دهه به شمسی تقریباً ۱۲۹۸ شمسی تا ۱۳۸۴ است که صحبتهای شاهدان عینی وقایع ایران مدرن بین دو انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی را روایت میکنند.
معرفی مهمترین آثار ضیا صدقی
ضیا صدقی یکی از مهمترین آثار حبیب لاجوردی با نام «اتحادیهی کارگری و خودکامگی در ایران» را که به زبان انگلیسی نوشته و منتشر شده بود، به فارسی ترجمه کرد و بهنوعی باعث و بانی انتشار این اثر در ایران هم شد. البته نباید فراموش کرد که این کتاب در سال ۱۹۸۵ منتشر شد و ترجمهی آن به فارسی هم در همان سالها انجام گرفت، اما این اثر در ایران خیلی دیر منتشر شد و فرهنگ نشر نو آن را اولین بار در سال ۱۴۰۰ شمسی منتشر کرد. این کتاب در همان سالهای ۱۹۸۵ در دستهی کتابهای دانشگاهی گنجانده میشد که به معضلات معاصر در خاورمیانه میپرداختند.
کتاب اتحادیهی کارگری و خودکامگی در ایران از سال ۱۳۲۳ شمسی شروع میشود و تا سال ۱۳۵۷ ادامه پیدا میکند. نویسنده از پیدایش جنبش کارگری تحت سلطنت رضاشاه صحبت میکند، از جنبش کارگری در درگیریهای سیاسی میگوید، سرکوب حزب توده و اتحادیههای کارگری در بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸ را بیان میکند، نقش اتحاد جماهیر شوروی در اتحادیههای کارگری در ایران را بررسی میکند، نفوذ بریتانیا بر جنبشهای کارگری ایران را مورد بازبینی قرار میدهد، نقش کارفرماها در اتحادیههای کارگری را نقد میکند. علاوه بر اینها، ظهور و سقوط اتحادیههای کارگری را که مستقیماً از حکومت دستور میگرفتند، واکاوی میکند و ده سالی که کارگران در ایران هیچ اتحادیهای نداشتند و همچنین، مشکلاتشان در سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲ را میسنجد. در انتها هم اضافهشدن آمریکا به دو ضلع بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی و دمیدن هر سه کشور در آتش را بازگو میکند.
این کتاب تکمیلکنندهی روایتهای عینی است که در پروژهی تاریخ شفاهی ایران در اختیار شیفتگان تاریخ معاصر ایران قرار گرفت و ضیا صدقی توانست نقشی پررنگ و اساسی را در این میان ایفا کند.
کتابهای خاطرات دکتر محمدعلی مجتهدی که مدیر و مؤسس دبیرستان مشهور البرز بود، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی که علاوه بر اجتهاد در آمریکا و کانادا فلسفهی غرب آموخته بود، کتاب خاطرات محمد یگانه، رئیس کل بانک مرکزی ایران در دوران پهلوی از جمله کتابهای دیگری است که از ضیا صدقی در ایران منتشر شده است . کتاب خاطرات محمد یگانه در حقیقت همان اپیزود مصاحبهای است که به همت ضیا صدقی انجام شد و نشر ثالث این اپیزود را در ایران به شکل مکتوب منتشر کرده است.
نقد و بررسی کتاب اتحادیهی کارگری و خودکامگی در ایران
نویسنده تلاش کرده است تا در کتاب اتحادیهی کارگری و خودکامگی در ایران شرایط سیاسی ایران و نقش خودکامگی را در راهی که جنبش کارگری در ایران رفت، بررسی کند. او از دوران پهلوی اول شروع میکند و تا انقلاب آن را ادامه میدهد. این در حالی است که به دوران پس از پهلوی اشارهای نمیشود. کتاب شش سال پس از انتقال قدرت به جمهوری اسلامی ایران منتشر میشود و فقدان بررسی این سه دوره با یکدیگر یکی از انتقاداتی است که به آن روا داشته میشود.
نکتهی دوم درمورد کتاب اتحادیهی کارگری و خودکامگی در ایران این است که نگاهی یک سویه که عمدتاً حاوی سوگیری چپ است بر تمام محتویات کتاب سایه انداخته است و مخاطب باید برای درک دقیق موضوعات حتما از منابع دیگر و تفکر نقادانه هم سود ببرد.
در هر حال، کتاب اتحادیهی کارگری و خودکامگی در ایران یکی از معدود کتابهای آکادمیکی است که درمورد تاریخ معاصر ایران نگاشته شده، به وقایع تاریخی پرداخته و سعی میکند کلافی پیچیده را باز کند. همین موارد کافی است تا آن را اثری پراهمیت و ارزشمند، اما قابل نقد بدانیم. این اثر در حقیقت تلاشی است برای فراموشنکردن تاریخ.