نظرات درباره کتاب صوتی توران میرهادی استاد برجسته آموزش و پرورش و نقد و بررسی شنوندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب صوتی توران میرهادی استاد برجسته آموزش و پرورش

نظرات کاربران درباره کتاب صوتی توران میرهادی استاد برجسته آموزش و پرورش

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۳۳ رأی
۴٫۱
(۳۳)
Fateme
مهم این است که عقیده آدم با خودش به گور نرود. راز پیشرفت سریع ایران در مسیر توسعه در دهه چهل خورشیدی، این بوده که به جوانان خوش‌فکر و با انگیزه میدان داده می‌شد تا آرمان‌هایشان را عملی کنند. جوانان آن دوره هم فکر مهاجرت نبودند؛ می‌خواستند بسازند آنچه رویایش را داشتند. میهن دوستی را در درون داشتند و امور مهم و بنیادی کشوری نیز با تدبیر همین جوانان پایه گذاری میشده. توران میرهادی، یکی از دوست داشتنی ترین و خوش‌فکرترین انسانهایی که میشناسم، مربوط به همین دوران بوده و در طول زندگی اش کارهای بزرگی کرده. این نوشته شامل بخش‌هایی از گفتگوی توران خانم با شهرداد میرزایی است و از زبان خودشان روایت می‌شود. عمده فعالیت‌های من را می‌توان در سه دسته جای داد: مدرسه فرهاد شورای کتاب کودک فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان معتقدم که جمع کار را پیش می‌برد نه فرد. فرد می‌تواند نقش هماهنگ کننده داشته باشد. بنابراین در هر سه زمینه تنها کاری که میتونم به حساب خورد بگذارم، پیدا کردن راههای ثمربخش کار گروهی بود. همسر اولم، جعفر وکیلی، از اعضای نظامی حزب توده‌ی ایران بود و پس از کودتای 1332، در آبان 1333 اعدام شد. ما در فرانسه با هم آشنا شده بودیم. زندگی در کنار انسانی اصیل هرقدر هم که کوتاه باشد، موهبتی است ماندگار. از او بسیار آموختم. عشق به مردم، عشق به استقلال و فرهنگ سرزمینم. او به من آموخت چگونه بر ضعف‌های خود چیره شوم؛ نسبت به خودم سختگیر باشم و حرکت در جهت اعتلای انسانی را حرکتی دائمی کنم. شیوه‌هایی که بعدها در کتاب صد میدان خواجه عبدالله انصاری با آن مواجه شدم. او مدام از زندان برایم نامه می‌فرستاد که بعدها با عنوان نامه‌ها از زندان منتشر شدند. محتوای نامه‌ها شرح مقاومت‌های او و دیگران در زندان است. در آخرین نامه که در واقع وصیت نامه اوست از من می‌خواهد کار فرهنگی انجام دهم و پسر و خانواده اش را به من میسپارد. همسر دوم من محسن خمارلو دوست همسر اولم بود. یاد گرفته‌ام دانشجو و دانش آموز دائمی باشم. به همین سبب از همه می‌آموزم. به زمین و زمان، جهان و مردم نگاهی خاص یافته ام. سوال‌هایی بطور مداوم در ذهن من شکل میگیرد و سعی میکنم پاسخ آن را بیابم. این نوع نگاه را مدیون همکارانی مثل نوشآفرین انصاری هستم. دغدغه همه ما، نسل جوان کشوری است که عاشقانه دوستش داریم. از کودکی تا بزرگسالی خانم لیلی آهی و کار در کنار او ثمینه باغچبان دوستانم بودند. روز ی ما سه نفر نام خود را سه تفنگدار گذاشته بودیم و قصد داشتیم در زمینه کتابهای درسی تحولی ایجاد کنیم. در زمان تحصیلم در اروپا، دنیا جنگ جهانی دوم را تجربه کرده بود. شعله های جنگ در اروپا و بین مردمی برافروخته شده بود که بسیار پیشرفته بودند. این سوال برایم به وجود آماده بود که چه چیزی سبب به جان هم افتادن آدم‌ها شده است؟ علاوه بر من، کسان دیگری نیز این پرسش‌ها را از خود کرده‌اند و راه حلش را در تغییر نظام آموزش و پرورش یافته اند. تلاش افرادی همچون پستولوتسی در سوئیس، پرابل در آلمان، دکرولی در بلژیک، دیوویی در آمریکا، مونته سوری در ایتالیا، فرنه در فرانسه، ماکارنکو در شوروی و پائولو فره در برزیل افق دید مرا گسترش داد. زمانی که کار آنها را با کاری که در نظام آموزش و پرورش رسمی در فرانسه متداول بود مقایسه کردم متوجه میشدم اشکال در روش رسمی، آمرانه، یکسان ساز، محدود و یکنواخت است. روشی که از انسان، آدم آهنی تابع دستور می‌سازد. خلاقیت، اندیشه احساس و عواطف را محدود و و مقید به غالبهای معین می‌کند. بالهای آزاد پرواز ذهن، تفکر و احساس را قطع می‌کند. قدرت تشخیص را محدود به راه‌های معین می‌کند. روشی که برای پیشبرد کار خود از ابزار مقایسه، رقابت، نمره و جایزه استفاده می‌کند و اصل بزرگ اختلاف فردی انسان را زیر پا میگذارد. معمولا انسانها به دو علت از کاری که میکنند مایوس میشوند: ۱. زمانی که انتظاری بیش از اندازه از تاثیر کاری که میکنند دارند ۲. زمانی که میخواهند کارشان زود به نتیجه برسد. این انتظار و شتاب سبب میشود احساس بیهودگی و شکست کنند. شما در یک مدرسه با یک نظام بزرگ آموزش و پرورش روبرو هستید. فکرهایی مطرح می‌کنید که حاصل تجربه است. اگر انتظار داشه باشید که فوری قبول کنند، اشتباه کرده‌اید. چون قبول نمی‌کنند. اگر انتظار دارید زود جا بیفتد، جا نخواهد افتاد. زیرا به یک سیستم دیگر عادت کرده‌اند. ولی بعضی فکرها و روش‌ها تبدیل به جریانی می‌شوند که آرام آرام راه خود را باز خواهد کرد. مهم آن است که حاصل تجربه‌ها در اختیار عموم قرار گیرد و با انسان به گور نرود. ۳ کتاب از تجربه‌های مدرسه فرهاد با همین هدف تدوین شد. از گفتن و مطرح کردن نباید خسته شد. پ. ن. پیشنهاد می‌کنم مستند توران خانم ساخته رخشان بنی اعتماد رو ببینید(تیزر پیوست). روحیه دوباره‌ای خواهید گرفت.😁
کاربر ۱۷۶۰۹۷۴
در دقایق پایانی بخش دوم بغض گلویم را فشرد و گریستم و در دل با تمام وجود زار زدم
eriorium
دمت گرم توران خانوم، شما برای درست کردن این سیستم آموزشی فاجعه زحمت کشیدی. به امید موفقیت‌های بیشتر.
Sahel Shokri
بسیار کاربردی و انگیزه بخش برای معلمان نوپا
کاربر ۴۱۱۸۹۱۲
واقعا درود و احترام به روح انسانهای بلند مرتبه ای چون سرکار خانم میرهادی که از منافع و لذایذ شخصی خود در جهت اعتلای فرهنگ و ادب این مرز و بوم گذاشتند..این کتاب را به فعالان این حوزه پیشنهاد می کنم...گویندگی کتاب روان است..اما اکثر جاها خانم میرهادی را توران خانوم!! خطاب می کند..گویی که با خانم سر بقالی!! دارد صحبت می کند..درست است که تواضع و فروتنی این افراد ، نگذاشته که درجه علمی و تجارب گهربار انها شناخته شود، درست است که انسانهای مردمی بوده اند ولی به نظر من در محاوره باید درجه علمی و شخصیتی انها را مدنظر قرار داد...
razieh ebrahimian
سلام😊 اون‌طور که تو مستند توران‌خانم شنیدم، ایشون به همین *توران خانم* معروف بودند و حتی تو مدرسه ایشون رو این‌طور صدا می‌زدند.

زمان

۱ ساعت و ۲۷ دقیقه

حجم

۸۰٫۴ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱ ساعت و ۲۷ دقیقه

حجم

۸۰٫۴ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان