نظرات کاربران درباره کتاب صوتی به لهجه سپیدار

بعضی از کتاب ها ، صوتی شون خیلی خوب درمیاد بعضی ها هم نه ولی این ، خودِ کتاب صوتیه نه کتابی که صوتی شده باشه🙂اونم از ذهن نویسنده خلاق و جذاب آقای میرمیرانی با صدای عجیب و وحشتناک خودشون: یه "یا حسین" خالی ، هم قد همه مشتی گری های عالم حرمت داره. نگی "یاحسین" اونم جوری که هر چیزی رو داری میگی هر جای این زندگیه یکی درمیون. "یاحسین" یعنی دست رفاقت رو زیر و رو نکش "یاحسین" یعنی چشمات خجالت بکشه از آینه اگه کسی رو تو بشناسی و سر نیم سیر بذاره رو بالشِ شب اش. "یاحسین" یعنی حرف قشدار تو غلاف و نامردی واست عین خلاف "یاحسین" یعنی کرکره دروغ پایین و تیزی کلوم ناسلامت رو زمین. بسته نگم ببین تو هیچی نگو، زبون بگیر ، بذار دلت بگه ، بگه "یاحسین" عوض اینکه دلمون قرص بشه به راست رفتن خودمون خشک شد به کج رفتن بقیه. -اگه خواستید با آقای میرمیرانی بیشتر آشنا بشید گفت و گوی ایشون رو با سروش صحت در فصل دوم کتاب باز ببینید🙂 -اگه قرار باشه به کسی کتاب صوتی معرفی کنم صد در صد به لهجه سپیدار و شهر غصه امیر علی نبویان رو معرفی خواهم کرد.

چی بگم دیگه متن روون و دلی و جذاب طوری که آدم رو دنبال خودش میکشونه و نمی‌ذاره حواست پرت دور و برت بشه. اون قدر جذاب کنه دلت میخواد بخونی یه کتاب دیگه از این نویسنده و بری سرچ کنی اسمشو بین نویسنده ها و پیدا نکنی اش تو لیست طاقچه و گوگل کنی تا بفهمی اکثر کتاب های پر فروشش به اسم ابراهیم رها نوشته شده. با نومیدی بگردی دنبال این اسم جدید تو لیست طاقچه و به. پیدا کنی کلی کتاب دیگه ازش و بشینی با لذت بخونی یکی یکی شو. دمت گرم مرد، قلمت و فکر ایده پردازت مستدام. ابراهیم رها، علی میر میرانی یا هر اسمی که خودت خودتو صدا میزنی 👌🌹

یک عاشقانه‌ی بیات، شاید، شاید یک‌جور خاراندن زخم باشد. یک نمی‌دانم کش‌آمده. گاهی آدمیزاد با خودش عکس‌های تکی دونفره می‌گیرد که سلفی نیست. خسته‌تر از آن است که اسمش بشود سلفی. چیز دیگری ا‌ست. چیزی ا‌ست به لهجه‌ی سپیدار شاید. تو هم اگر نور آفتاب اذیتت می‌کند، عینک آفتابی بزن و خاطره‌ها را به یک تیپا مهمان کن، خلاص.

خیلی قشنگ بود با فن بیان فوق العاده به همین خاطر باید با تمرکز گوش کرد و شخصا اگر کتاب رو میخوندم برداشتی نداشتم،گوش دادنش لطف دیگه ای داره و خوبیش اینه که با صدای خوده نویسندس

عالی🤩

فوق العاده بود ، فقط همین رو میتونم بگم

خوب بود من از شنیدنش لذت بردم ،فقط زود تموم شد

خیلی خیلی عالی بود. من که خیلی لذت بردم.

سلیقه من نبود

بنظرم بیخوده

عالی بود

عالی بود،

کتاب بیشتر مجموعه دلنوشته های خوش نمک با استفاده از آرایه های ادبی یک نویسنده است. لحن لوطی وار و پیام های داش مشتی ای اش جالبه لذا این کتاب از اونایی که باید توسط خود نویسنده خونده بشه

فارغ از بار مذهبی داستان، از لحن داستان و صدای گوینده خیلی خوشم اومد.

کتاب ب شدت ضعیف و جنسیتیه و مرد رو مثل یک فرد. بی روح معرفی می‌کنه ک اجازه ندارن درد و غم خودشو نشون بده و همیشه زخم میخوره و مثل دیدگاه ۱۰۰ سال قبل هنوز مرد باید محکم باشه و از این چیزاس

احساس میکنم دلنوشته هست ، کیف کردم

جالب ومتفاوت.

بد نیست بازهم چیزهای مثبت باشه البته بهتری

«عاشقیّت پاری وقتا دو سر سوزه؛ اما بیشتر وقتا یه طرف زرنگ و جفت شیش، یه طرف رخت و ریختش لغت معنی سادگیه. ما که کلاً بی‌نشونیم؛ تنها نشونیمون سادگی بود میون این همه آدم راه راه، که راه به راه زرنگی رو مشق کردن.» . . . . . دوسش نداشتم. حالت بیان گوینده «حشمت فردوس» طوره و حالت شعارگونه داره اغلب اوقات. سوای خود مطلب، حالت بیانش رو هم دوست نداشتم.

ادبیات و سبک خاص خودش رو داشت لوتی طور بود😜

خیلی خوب بود. موفق باشید

بامزه بود

بسیار زیبا نوشته و اجرا شده و کاشکی در هیئت ها هم اینجوری نقل می‌کردند 🙏❤️

قلم بسیار جذاب و خوانش عالی و گوشنواز

با تشکر از عوامل برنامه خوب طاقچه.لطفا کتاب شولای اقای میرمیرانی و هم برامون بزارید.ممنون

کتاب که چه عرض کنم بیشتر فن بیان و درازا سخنگویی همراه با مثلهای بانمکی بود که بعضی مخاطبان خود را میطلبد.

مرد یعنی؛ در قالب بازی با کلمات، تراژدی

قشنگ بود