نظرات کاربران درباره کتاب صوتی جزیره مثنوی؛ مرتد شدن کاتب و عیادت رفتن شخص ناشنوا

فکر کنم اکثرا داستان عیادت رفتن مرد ناشنوا را شنیده باشیم ولی به معنا و مفهومش نیاندیشیدیم که در این کتاب مختصر بیان میشه

داستان های قشنگ و بامعنایی بود، مخصوصا داستان دوم.

به نام خدا همراه هستیم با یک اثر دیگر از مولانا به نام کافر شدن کاتب وحی به اصطلاح مرتد شدنش یکی از داستان های زیبا و بخصوص دیگر مولانا که درواقع همه ی آنان زیبا و مفید و روح افزا هستند در این باره به چیزی کما بیش حساس تر اشاره میکند یعنی آن به اصطلاح نور و حقیقتی که از چیزی دیگر نشات میگیرد و مرا یاد داستان سوفیان می انداز ک در آن به سبب تقلید سوفی اینچنین حال خوشی به او دست میدهد و به قول مولانا پرتوی نور حق است نه اینکه خود شخص بخ آن نتیجه برسد و بنظر من این درمورد سالکانی که کتاب های استادان بزرگ را میخوانند و گاه احساس رهایی و به اصطلاح آزادی نیز میکنند نیز صدق میکند کسانی که به رهایی درونی رسیده اسند و آنگاه که شما آثار آنان را میخوانی مقداری این حس به شما نیز دست میدخد و برای دقایقی به معنای واقعی کلمه رها میشوید ولیکن نباید به سببش مغرور شد باید بیشتر و بیشتر و بیشتز مکاشفه کرد تا اینکه خود به این رهایی درونی دست پیدا کنیم که نیاز به مدت زمان قابل توجهیست و به میزان جدیت و خواستن ما مرتبط است . . .

عالی