نظرات کاربران درباره کتاب صوتی زاهو
۴٫۱
(۲۲)
ghadami
جناب علیخانی سپاس ویژه از اینکه دستی بر فرهنگ و آداب و سنت های این مرز و بوم کشیدید و میدانم این نوشته کوچکترین کاری ست که من ِ مخاطب انجام داده ام .
زاهو نامی که ریشه دارست آنرا را بخوانید و بشنوید و غرق شوید در دنیایی که نویسنده خلق کرده است .
زاهو نقطه ی شروع شگفت انگیزی دارد و این همان جایی ست که من ِ مخاطب را درگیر میکند و این آهنگ میتواند شناخت خوبی برای ادامه بدهد مدقلی خندان ملاعابد ثریا ناهید ( اسب، در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد
و بعنوان حیوان اصیل یاد شده است اسب مظهر هوشیاری و فراست است و همه در ناهید جمع شده است )
و شیهه اسب ( اسب ها شیهه می کشند تا احساسات خودشان را منعکس کنند. ) و وقوع حادثه .
و نویسنده بخوبی غم و اندوه را با شیهه ی اسب ها نشان داده است مناچالان را شیهه برداشته بود.
آب که یکی از عناصر پیش رونده ی کتاب است میکند با استفاده از زبان دیلمی چقدر زیبا فرهنگ و زبان منطقه را تقویت کرده است و به مخاطب کمک کرده است تا تلاش کند برای فهم بیشتر با وجود اینکه تکنیک در داستان فریاد میکشد اما من ِ مخاطب میتوانم براحتی با کتاب ارتباط برقرار کنم یوسف علیخانی خیالاتش را در آسمان این سرزمین رها کرده است مرز بی نهایت خیال و واقعیت
و آب که یکی از عناصر مهم داستان ست و زندگی را رقم میزند نام ها در زاهو هویت میدهند و ارزش زیادی دارند همه ی نام ها در قصه تعریف خاص خودشان را دارند .
زاهو پر از مردان و زنانی واقعی ست که با فرهنگ سنت و جغرافیای منطقه شکل گرفته اند زاهو گویشی بسیار دلربا دارد که کمتر شنیده شده است .
زاهو تمام آن چیزی ست که من تا این لحظه در داستانها نخوانده بودم و نویسنده کاری کرده است فراتر از منطقه و تکراری نیست زاهو پر است از واژه ه های لطیف
مثلا یال کوه
رنگ ها در زاهو بیداد میکنند تعبیرهای زیبا زاهو بسیار خواندنیست .
کتابی شبیه رویایی شیرین و خواب و خیالی که هرگز از یادم نمیرود . شاید روزی رویای مدقلی و خندان واقعیت شود .
یلدا خاکباز
اینقدر خوب به دلم نشسته که فکر می کنم .من هم کسی هستم از زاهو ...🕊️💙
کاربر ۱۴۲۱۸۲۶
بار اول #زاهو را در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ خواندم. بهواسطهی خواندن #سه_گانه، #بیوهکشی و #خاما با زبان و لحن و قلم نویسنده آشنا بودم و با ذوق فراوان کتاب را دست گرفتم و کِیف کردم و حظ بردم و کلمه به کلمهاش را نوشیدم تا داستان تمام شد... داستان تمام شد اما نه خیلی ساده! با پایانی تکاندهنده، بسیار قوی و نفس گیر! اعتراف میکنم، خواندنِ قسمتهای پایانیِ کتاب برایم بسیار سخت بود! و البته سخت بوده و هست!
داستان که تمام شد، کتاب را بستم و زار زدم! برای خودم... برای خندان... برای مدقلیِ قصه!
راستش از دست نویسنده هم عصبانی بودم! بدجوری به منِ مخاطب رو دست زده بود! آرام آرام ظرف خیالاتم را پُر کرده بود، دیوارهای کاخِ رویاهایم را آجر به آجر چیده بود و حالا... حالا همه را ریخته بود و با عصیاناش دست به انکارِ بخشی از وقایع داستان زده بود! برایم یک ظرفِ خالی و ستونهای یک کاخِ ویران را گذاشته بود و رفته بود!
رفته بود تا من در داستان بمانم و برگردم به صفحهی آغازین کتاب و بشنوم آنچه "اوس ولی محمد بابای خدابیامرز" از کَبلِ مدقُلی گفته است. بمانم و دوباره و دوباره و دوباره زاهو را بخوانم و هربار با کشفی در داستان، سوار بر اسبِ خیالات بمانم و بتازم و باقیِ داستان را خودم در خاطرم بسازم...
و کاش نویسنده میدانست من همچنان سوار بر اسبِ خیالاتم در #زاهو ماندهام و #زاهو جوری در من ریشه دوانده است که تمامِ رویاهایم به آب میرسند و تمامِ آرزوهایم به آبادانی...
شادی داودی
به رمان #زاهو ، نوشتهی آقای #یوسف_علیخانی ، از #نشر_آموت ؛ فقط نباید نام #رمان داد، این اثر یک #شاهکار است. رمان زاهو، با #ساختار_ناحیهای که دارد، سرگذشت مدقلی(محمدقلی)از #مناچالان (از #توابع_قزوین )است؛ مدقلی که در جستجوی آب، راهی #اوان میشود و در این راه ناهید(اسب مدقلی) نیز با او همراه است؛ ناهیدی که در سرتاسر ماجرا، هرزمان که مدقلی بر آن سوار میشود، گویی مخاطب کتاب نیز بر اسب خیال سوار شده و همسفر میشود با مدقلی در لحظه لحظهی زندگیاش. زاهو رمانی است که در تمام لحظات به کیفیت و مختصات جغرافیایی و #بومی وفادار میماند و مردمانی که در این ناحیه، مناچالان و #میلک ، زندگی میکنند بهعنوان پایه و شالودهی داستان به کار گرفته شدهاند. نویسنده در تمام صحنهها به درستی و صحت، آداب و سنن و باورها و اعتقادات و فرهنگ این منطقه را نشان میدهد؛ از جمله نحوهی لباس پوشیدن، صحبت کردن و آداب و رسومی که توجه بسیار بر آن شده و یکی از پایههای مهم ماجراهای این رمان است. مقتضای زیستی در زندگی مردم این منطقه تاثیر عمیقی گذاشته و در زندگی و سرنوشت آنها دخالت میکند. چنین رمانهایی بدون شک، جدا از قلم تحسین برانگیز نویسنده در تعریف ماجرای داستانی آن، سبب میشود الگوهای فرهنگی و خصلتها و خصوصیتهای قومی و بومی یک منطقه گسترش یابد. نویسنده با آگاهی کامل، شخصیت اصلی رمانش(مدقلی) را در موقعیتهای دشوار و رویارویی با مقتضیات زیستی-فرهنگی قرار میدهد و او را راهی #دریاچه_اوان میکند. مدقلی در اوان(دریاچهی پانصدسالهی اوان که مکانی واقعی است)با #اوشانان مواجه شده و سپس دختری به نام خندان وارد زندگیاش میشود و بعد از گذشت دهسال، همراه وی به زادگاهش برمیگردد ولی ماجرا فقط این نیست و شوک اصلی را مخاطب در یکپنجم پایانی داستان درمییابد که گویی پردهها فرو میافتد و #حقیقت آشکار میشود! بخوانید، بخوانید، بخوانید این رمان زیبا را تا به درک قلم قوی و داستان زیبا و قابلتحسین برسید.
این رمان، جدا از ماجرای داستانی #زیبا و بینظیرش، از نظر علم #مردم_شناسی و #جامعه_شناسی و... قابل مطالعه و بررسی است و هزاران حرف برای گفتن دارد
tina.kb75
کتاب خط داستانی دنباله دار و طولانی داشت ولی در عین حال جذاب و با رگه های دلچسبی از خیال نوشته شده بود که به نظرم به قوه ی تخیل ما آزادی میداد. کتابخوانی جناب علیخانی هم کاملا منطبق با فضای کتاب و لذت بخش بود.
عقیق
از میان تمام رمانهای ایرانی که خواندم، این رمان بیشترین نزدیکی را با روحیه من داشت.
فارغ از این، صور خیال و تصویرسازیها در این داستان، نظیر ندارد و نمونههایش را در جای دیگری نخواهید دید. تشبیهها و استعارههای نخنما و تکراری جایی در این رمان ندارند و آرایهها نو و دلچسباند.
اگر ایران و خردهفرهنگها و گویشهایش را دوست دارید، این کتاب برای شماست
سپاس از استاد علیخانی برای این اثر دوستداشتنی
فاطمه پرهام
زاهو داستانی هزار قصه است که خواننده را سوار بر اسب خیال به سفری در سرزمین آبها میبرد، تا ۵ روز زندگی را به دنبال گنج نهان سپری کند و به گنجینهها برسد. صدای دلنشین یوسف علیخانی، لذت داستان را دوچندان کرده است، چنانکه غرق در رویا همراه مدقلی سوار بر ناهید به تماشای گردکانتکانی خندان خواهی نشست💖 دستمریزاد
مهدیار
عالی
zahra.bahrami80
کتاب دوست داشتنی آمیخته به خیال و واقعیت ؛ همان طور که نویسنده خاطر نشان میکند هیچ قصه ای کاملا واقعی نیست چراکه از دشت خیال نویسنده گذر کرده و سرشته به خیالات گشته و اینک قصه پدید آمده است!
زاهو داستان خشک شدن چشمه هاست ، جبر زمانه ، گم شدن آب ها و سفری برای جستجوی آب ها یا شاید جستجوی خود آدمی به گویش زیبای دیلمی
زاهو قصه ی یک زندگی است ، قصه ی پا گذاشتن به این دنیا ، چشیدن طعم آزادی و سپس سلب شدن از این رهایی و در بند و زنجیر آن شدن ، قصه ی خیالات آدمی در دو روز زندگی و ... از متن کتاب:
« خیالات اسبی است که همه صاحبش هستند ، بعضی با آن تا سرزمین آب ها میتازند و بعضی در بندش می کنند به آویزی »
esmat
بسیار بسیار عالیزبا احساس با جزییاتی که همراه با نقش بود نقش زندکی بالندکی و بایستگی
شهرزاد
قشنگ بود 🌷
زمان
۲۱ ساعت و ۵۴ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۷۸۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۱ ساعت و ۵۴ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۷۸۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۱۱۴,۱۰۰۳۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد