
مشکلات حافظه هم مثل بسیاری از مشکلات دیگر در طبهای قدیم و باستانی، یکی از موضوعات تحقیق و درمان بوده است. بهترین موردی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، تمدنهایی است که در اطراف و مسیر اصلی جادهی ابریشم وجود داشتهاند؛ مانند تمدن چین، هند، ایران و روم. این تمدنها درزمینهی تجویز داروها و تکنیکهای مختلف درمانی، نظیر درمان بسیاری از اختلالات روانی و جسمانی و نیز مشکلات حافظه و ضعف آن، فرهنگی غنی و دانشی باستانی داشتهاند که در این شماره به نگرش حکمای ایرانی در این زمینه میپردازیم.
در طب ایرانی، حکما مشکلات حافظه را از چند دیدگاه مورد مطالعه قرار میدادند. در ابتدا فرم سر و تناسب آن با قفسهی سینه را بررسی میکردند؛ برایناساس، اگر سر انسان بیشازحد کوچکتر از قفسهی سینه باشد، ممکن است خونرسانی به مغز مختل شود و در سنین بالا مشکلات حرکتی و حافظهای برای فرد ایجاد کند. دوم، مزاج مغز را در نظر میگرفتند؛ در طب ایرانی برای مغز ۱۲ مزاج سالم و ۱۲ مزاج ناسالم درنظر گرفته شده است که این ۲۴ مورد، براساس اصلونسب (ژن)، تربیت خانواده و تاثیر جامعه بر افراد شکل میگیرد؛ مثلا مزاج سالم مغز، سرد و تر است و در این صورت است که مغز بهشکل سالم فعالیت میکند. چنانچه این عملکرد کاهش پیدا کند، یعنی مزاج مغز سردتر از حدش شده و اگر مغز فعالتر از حالت استانداردش باشد، یعنی مزاجش گرمتر از حد معمول شده است و البته یادمان باشد تمام اختلالات حافظه در اثر سردی اضافهی مغز اتفاق میافتند. اما دلیل …