
بین هر سه گزینه، اگر گزینۀ اول بهتر از دومی باشد و دومی بهتر از سومی، گزینۀ اول میبایست بهتر از گزینۀ سوم باشد. این همان فرض انتقالپذیری است که از فروض بنیادی نظریۀ اقتصاد به شمار میرود. اما شیوع این فرض و ورود آن به زندگیهای روزمره اثرات عمیقی بر دیدگاه ما داشته است، از خرید ماشین گرفته تا ترغیب فرزندانمان بهسوی آیندهای بهتر. پیروی یا عدم پیروی از این فرض نتایج بسیار متفاوتی را در بر دارد.
ایان — بعضی والدین به بچههایشان تأکید میکنند که در هر آنچه انجام میدهند بهترین باشند. به آنها فشار میآورند که بهترین ورزشکار، بهترین متفکر، بهترین موزیسین و همینطور تا آخر بهترینِ هر چیز دیگری باشند. برخی دیگر از والدین فرزندانشان را بر آن میدارند که دنبال چیزی بروند که در آن بهترین هستند، چه آن چیز ورزش باشد، چه تحصیل، چه موسیقی. بعضی والدین به بچههایشان فشار میآورند که تا حد ممکن تلاش کنند. درعینحال برخی دیگر هستند که همۀ تلاششان را میکنند تا به بچههایشان برای بهترینبودن یا حتی تلاش برای بهترینبودن فشار وارد نکنند، چرا که نگران آسیبهای روحیِ چنین فشاری هستند. بههرروی، اکثر والدین عاشق بچههایشان هستند و، فارغ از شیوهای که انتخاب میکنند، بیشترین تلاششان را برای آنها صرف میکنند. درنهایت اکثریت قریب به اتفاق والدین از ته دل بهترینها را برای فرزندانشان میخواهند، فقط برداشت آنها از ملزومات این بهترینها متفاوت است.
بیشتر والدین، با پیگیری آنچه برای فرزندانشان بهترین است، ناخواسته درگیر برداشت غالب از عقلانیت فردی میشوند، برداشتی که حداقل در غرب از زمان یونانیها حکمفرماست. طبق این برداشت، عقلاییبودن یعنی اقدام فرد در جهت حداکثرسازی کیفیت زندگیاش در طول زندگی، …