نجات علم اقتصاد از چنگ نئولیبرالیسم<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

نجات علم اقتصاد از چنگ نئولیبرالیسم

اقتصاددانان خوب می‌دانند که پاسخ هر سؤالی در اقتصاد این است: بستگی دارد

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۲۱ دقیقه مطالعه

bookmark
نجات علم اقتصاد از چنگ نئولیبرالیسم

هیچ کس دقیقاً نمی‌داند نئولیبرالیسم چیست، اما خیلی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که این ایدئولوژی اقتصادی مسئول پاره‌ای از بزرگ‌ترین بحران‌های اجتماعی دوران ماست: افزایشِ مهیب نابرابری، فروپاشی‌های مالیِ متعدد و ازمیان‌رفتن انواع حمایت‌های اجتماعی. دنی رادریک، رئیس انجمن بین‌المللی اقتصاد، می‌گوید مشکل اینجاست که نئولیبرالیسم می‌خواهد نسخۀ واحدی را برای همه ‌جای دنیا بپیچد، اما موفقیت‌های اقتصادی همه ‌جا مدیونِ سرپیچی از نسخه‌های معیار و عمل بر اساس اقتضائات محلی بوده است.

بوستون ریویو — حتی سرسخت‌ترین منتقدان نئولیبرالیسم هم معترف‌اند که تعریف دقیق این واژه دشوار است. در معنای کلی، این تعبیر یعنی ترجیح بازار بر حکومت، مشوق‌های اقتصادی بر هنجارهای اجتماعی یا فرهنگی، و کارآفرینی خصوصی بر کنش دسته‌جمعی یا اجتماعی. این واژه برای توصیف طیف گسترده‌ای از پدیده‌ها استفاده شده است: از آگوستو پینوشه تا مارگارت تاچر و رونالد ریگان، از حزب دموکراتِ کلینتون و حزب کارگر جدیدِ بریتانیا تا گشایش اقتصادی در چین و اصلاح دولت رفاه در سوئد.

هر چیزی که بوی مقررات‌زدایی، لیبرال‌سازی، خصوصی‌سازی یا ریاضت اقتصادی بدهد زیر چتر این واژه قرار می‌گیرد. امروزه نئولیبرالیسم، به‌عنوان نمایندۀ آن ایده‌ها و روش‌هایی که ناامنی و نابرابری روزافزون اقتصادی را موجب شده‌اند و به ازدست‌رفتن ارزش‌ها و آرمان‌های سیاسی‌مان انجامیده‌اند، ناسزا می‌شنود و حتی نکوهش شده که واپس‌گراییِ پوپولیستی جاری را تشدید کرده است.

علی‌الظاهر در عصر نئولیبرالیسم به سر می‌بریم. اما طرفداران و مروّجان نئولیبرالیسم، یعنی نئولیبرال‌ها، کیستند؟ عجیب است که برای یافتن کسی که صراحتاً نئولیبرالیسم را بپذیرد باید به اوایل دهۀ ۱۹۸۰ برگردیم. در سال …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۸ فصلنامه علوم انسانی ترجمان (پاییز ۱۳۹۷) منتشر شده است.