
چه تصوری از خودتان در ده یا بیست سال آینده دارید؟ معمولاً وقتی دربارۀ آیندهمان فکر میکنیم، آدمی ثروتمند، خوشبخت، سالم و معروف را میبینیم. گویی قرار است در سالهای آینده تحولی بنیادین پیدا کنیم، ناگهان درهای بخت به رویمان باز شود، و حتی صورت جسمانیمان را بهتر و زیباتر کند. درواقع، تصویر ما از آیندۀ خودمان چنان از پیوندهای امروزین شخصیتمان جداست که گویی داریم یک بیگانه، یک آدم ناشناس، را خیالپردازی میکنیم. چرا؟
نوتیلوس — فیلسوف انگلیسی درک پارفیت در کتاب دورانسازش دلایل و اشخاص [۱] دیدگاهی شدیداً تقلیلگرایانه دربارۀ هویت فردی ارائه میدهد: هویت وجود ندارد، حداقل نه در آن معنایی که ما معمولاً آن را در نظر میگیریم. طبق استدلال پارفیت، ما آدمیان هویتی واحد نیستیم که در طول زمان پیش میرود، بلکه زنجیرهای از خویشتنهای متوالی هستیم که هر یک با خویشتنهای قبلی و بعدی مماس میشود و درعینحال از هر دو متمایز است. دربارۀ پسری که شروع به سیگارکشیدن میکند، بهرغم اینکه میداند ممکن است که چند دهه بعد بر اثر این عادت دچار رنج و بیماری شود، نباید قضاوتهای سختگیرانه کرد، زیرا از دیدگاه پارفیت «این پسر خود را با خویشتنِ آیندهاش یکی نمیداند. نگرش او به این خویشتنِ آینده از جهاتی مانند نگرش او به دیگران است».
دیدگاه پارفیت حتی بین فیلسوفان نیز مناقشهانگیز بوده است. اما روانشناسان اندکاندک دارند به این حقیقت پی میبرند که شاید این دیدگاه دقیقاً نگرش ما را نسبت به تصمیمگیریهای خودمان توصیف میکند: واقعیت این است که ما به خویشتنِ آیندۀ خود همچون یک بیگانه مینگریم. …