بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شوم! و اولین چیزی هم که میخواستم بخرم یک یخچال برای «ننه نخودی» بود. ننهنخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچوقت بچهدار نشده بود. میگفتند جوان که بوده شاداب و سرحال بوده، سرخاب میزده، برای بقیه نخود میریخته و فال میگرفته. پیر که شده، دیگر نخود نریخته؛ اما «نخودی» مانده بود تهِ …
این نوشته را پسندیدی؟
اطلاعات چاپ
این نوشته در شماره ۳۰۸۱ مجله کیهان بچهها (بهار ۱۴۰۱) منتشر شده است.