
«مردم دیگر اعتقادی به پزشکی ندارند». «کسی حرف متخصصان را باور نمیکند». «دروغ و تئوریهای توطئه سرتاپای رسانه و سیاست را گرفته است». «به عصر پساحقیقت خوش آمدید». مدافعان پرشور علم این روزها چنین جملههایی را فراوان به زبان میآورند. اما استیون شیپین، مورخ علم دانشگاه هاروارد، چندان اعتقادی به آنها ندارد. او میگوید اگر میخواهیم وضعیت امروز را بشناسیم، باید سؤالات دیگری بپرسیم. اول از همه، باید بدانیم چطور شد که علم از دانشگاهها بیرون آمد و به شرکتهای چندملیتی و حکومتها پیوست؟
لسآنجلس ریویو آو بوکس — البته که بحران حقیقت داریم، البته که در جامعۀ «پساحقیقت» زندگی میکنیم. نشانههای این بحران را همهجا میشود دید، خبرگزاریهای غیرجعلی مرتباً این نشانهها را گزارش میکنند، و مردم درستاندیش آنها را میخوانند. کاخ سفید ایدۀ «واقعیتهای بدیل» را مطرح میکند و وکیل شخصی رئیسݢݢجمهوݢݢر ݢݢتوضیح میدهد که «حقیقت حقیقت نیست». ترامپ تغییرات اقلیمیِ ناشی از فعالیتهای انسانی را انکار میکند. مخالفان واکسیناسیون مثل ویروس تکثیر میشوند. اینها مصادیق بزرگ و مهم انکار حقیقت هستند؛ و بیشترشان از انکار حقیقیبودنِ مدعیات متخصصان دربارۀ تغییرات اقلیمی و ایمنی واکسنها حاصل شدهاند. اما انکار حقیقت به شکلهای کمخطرتری هم همهگیر شده است. طالعبینی و هومیوپاتی در جوامع غربی مدرن رونق گرفته است، حدود نیمی از بزرگسالان آمریکایی به تکامل باور ندارند، و یکسوم جوانان آمریکایی فکر میکنند که ممکن است زمین صاف باشد. در این اثنا، مدافعان حقیقت انگشت اتهام را بهسمت همۀ کسانی گرفتهاند که سهمی در این وضعیت داشتهاند: ترامپ، هایدگر، لاتور، دریدا، و کوئنتین تارانتینو به طرزی باورنکردنی متهم به …