من چگونه من شدم<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

من چگونه من شدم

مجله موفقیت

۵ دقیقه مطالعه

bookmark

اولین نفس‌کشیدنم همراه با گریه بود؛ گریه‌ای همزمان با بریدن بند نافم! شاید همزمانی گریه و بریدن بند نافم به این علت بوده که دوست نداشتم از آنجا جدا شوم؛ از مکانی عجیب که نُه ماه درون آن غرق بودم؛ غرق در دریایی که برایم آرامش ناب بود. من گریه می‌کردم چون می‌ترسیدم از وارد شدن به دنیایی که هیچ چیز از آن نمی‌دانستم! دقایقی بعد مرا در آغوش امنی گذاشتند؛ همانجا که بدون گریه هم می‌توانستم نفس بکشم و بعد دستانی حمایتگر را لمس کردم؛ دستانی که بوی آگاهی می‌دادند. همزمان صدایی نوازشگر عمیق‌ترین جای وجودم را لمس کرد: «خوش آمدی دردانه‌ام.... تمام تلاشم را خواهم کرد که دنیایت جای امنی باشد تا گریه‌هایت برای نفس کشیدن نباشد!»

روایت بالا مقدمه‌ای است برای بازگو کردن مراحل رشد که «اریکسون»، نظریه‌پرداز روان‌شناس به آن پرداخته است. اریکسون مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کرده که برای هر مرحله وظایف رشدی معینی وجود دارد. در هر مرحله هم کودک به یک تجربه‌ی موفق (زمانی که در کنار والدین آگاه باشد) یا یک تجربه‌ی ناموفق (درصورتی که والدین ناآگاهی داشته باشد) دست پیدا می‌کند. اگر کودک هر مرحله را به خوبی پشت سر بگذارد، به یک پشتوانه و قدرت روانی- اجتماعی دست پیدا می‌کند و اگر در هر مرحله در تجربه‌ی موفق (قطب مثبت) بسیار رشد کند یا در تجربه‌ی ناموفق (قطب منفی) رشد زیادی داشته باشد دچار بدخیمی در رشد روانی خواهد شد. در این مقاله مراحل دوران کودکی در پنج پی‌نوشت توضیح داده خواهد شد. اریکسون معتقد بود که برای هر مرحله زمان بهینه‌ای وجود دارد و هُل دادن کودک به سمت بزرگسالی یا کُند‌کردن سرعت رشد کودک با حمایت بیش‌از‌حد از او در برابر …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۴۵۰ مجله موفقیت زمستان۱۴۰۳ منتشر شده است