
زنها به درد ریاضی نمیخورند، اما در ادبیات از مردها بهترند، دلیلش هم این است که «سیمکشی» مغز مردها و زنها با هم فرق دارد. مغز زنها طوری طراحی شده است که بتوانند چند کار را همزمان انجام بدهند، اما مردها فقط باید روی یک کار تمرکز کنند، برای همین زنها به درد رانندگی نمیخورند و مردها به درد بچهداری. اما آیا واقعاً مغز زنانه و مردانه وجود دارد؟ روانشناسی که عمرش را به مطالعۀ مغز گذرانده است پاسخ جالبی برای این سؤال دارد.
گاردین — دعوتنامهای دریافت میکنید که رویش این سؤال نوشته شده: «‘پسر’ کوچولوی شیطون یا ‘دختر’ کوچولوی ناز؟» این سؤال معمایی است که در «جشن تعیین جنسیت»[۱] باید جواب بدهید. مادر بارداری به این مهمانی دعوتتان کرده است که بیش از ۲۰ هفته از بارداریاش میگذرد و چیزی را میداند که شما نمیدانید: جنسیت فرزندش. جینا ریپُن، متخصص علوم اعصابشناختی در کتاب جدید جذابش، به نام مغز جنسیتزده، توضیح میدهد که وقتی به مهمانی برسید، این راز بزرگ درون چیزی نوآورانه قایم شده است، مثلاً کیکبستنی سفیدی که رنگ داخلش معنای خاصی دارد. کیک بریده میشود و رنگ داخلش را آبی یا صورتی میبینید. اگر آبی باشد، بچه ...
بله، خودتان حدس زدید. جنسیت بچه هرچه باشد، آیندهاش با این باور قطعی از پیش تعیین میشود که زنان و مردان همهٔ کارها را، چه خوب یا چه بد، متفاوت از هم انجام میدهند، چون مغزهای متفاوتی دارند.
ریپن که از کودکی به مغز انسان علاقهمند بوده است ریزریز میخندد: «یک لحظه صبر کنید! علم پیشرفت کرده. حالا در قرن بیستویکم هستیم!». نحوۀ سنجیدۀ صحبتکردنش برخلاف تصویری است که منتقدانش از او ساختهاند، کسانی که القابی مثل «نورو-نازی» یا «عجوزهٔ پیر بداخلاق» با «وسواس برابری» را …