
مورخ، دولتمرد، ریاضیدان و فیلسوف. اگر به اقتصاددانهای دویست سال گذشته نگاه کنید باورتان میشود که این ویژگیهای جاهطلبانه در آنها وجود دارد. آنها طوری ژست میگیرند که گویا اوضاع تحت کنترلشان است. اما وقتی بحرانهای اقتصادی ظهور میکنند هیچکدام مسئولیت آن فاجعهها را بر عهده نمیگیرند. آبهیجیت بنرجی و همسرش، استر دوفلو، بهرغم دیگر دانشمندانِ این حوزه، کتابی نوشتهاند که، در عین فروتنی، راهحلهایی اقتصادی برای بحران نابرابری ارائه میکند. جایزۀ نوبل ۲۰۱۹ پاداش این زوج برای نوشتن کتاب اقتصاد خوب برای روزهای سخت بود.
گاردین — نتایج نظرسنجی اخیر یوگاو[۱] نشان از آن دارد که از دیدگاه انگلیسیها اقتصاددانان در زمرۀ غیرقابلاعتمادترین متخصصان هستند. برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا) تنها یکی از آخرین نشانههای دستِ رد افکار عمومی بر سینۀ حرفهای است که نتوانسته نسبت به بحرانهای قریبالوقوع هشدار دهد و تنها بسنده کرده است به توجیه عملکرد غیرقابلدفاع بانکداران و مالهکشیدن بر ادعاهای واهی و بیسروته سیاستمداران.
چه کسی است که سؤال نهیبآمیز ملکۀ انگلیس از اعضای انجمن اقتصاد سلطنتی را پس از سقوط اقتصادی سال ۲۰۰۸ به یاد نیاورد: «چرا هیچکس متوجه آمدن این توفان ویرانگر نشد؟». چگونه میتوان اقتصاددانان برندۀ جایزۀ نوبل را بابت نظریهپردازیهایی ملامت نکرد که به تفسیرهایی انجامید كه وارن بافت بعدها از آن با عنوان «سلاحهای کشتار جمعی اقتصادی» یاد کرد؟
اقتصاد خوب برای روزهای سخت آخرین تلاش اقتصاددانان برای دفاع از حرفۀ خود است. خوشبختانه این اثر، در مقابله با مسمومترین شکل کلّاشیهای اقتصادی، پادزهری کاری است: تلاش سیاستمداران فرصتطلب برای ایجاد نارضایتی عمومی از …