
جریان غیررسمی هنرهای اجرایی در تهران سالهای سال است که در زیرزمین خانهها، پشتبامها، سولهها، خیابانها، متروکهها و سالنهای تئاترِ در حال ساخت و ترمیم نفس میکشد. جریانی که به دلایل متنوع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از جریان اصلی هنر فاصله گرفته و در طول سالها با هر جریان اجتماعی، موجی از هنرمندان را به سوی خود کشانده یا از خود رانده است.
برای بعضی، تصمیم به کار کردن در این فضا برآمده از فضای اجتماعی و سیاسی زمانه است. در طی تاریخ طولانی این جریان، هربار موج جدیدی از هنرمندان به این نتیجه میرسند که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و دیگر کنار آمدن و سازش با جریان اصلی و ساختار رسمی فایده ندارد. بعد، همیشه درجات بالاتری از سیاهی رخ مینمایاند و افراد بیشتری به همان نتایج میرسند و از در زیرزمین وارد میشوند. در نتیجه این بخش همواره در حال بزرگتر شدن به نظر میرسد.
برای بعضی دیگر، کار کردن بیرون از جریان اصلی هنر، تصمیمی حرفهای در مسیر هنریشان است. این گروه فقط به دلیل سانسور یا مخالفت با نهادهای رسمی نیست که از جریان اصلی کنار میکشند؛ بلکه میخواهند رویکرد، سلیقه، زیباییشناسی، تئوری، اقتصاد، روابط قدرت و به طور کلی سازوکار تولید هنر را به چالش بکشند. از این رو، تصمیم میگیرند مستقل از آنها کار کنند.
گروهی دیگر اصلاً حق انتخابی نداشتهاند. آنها به دلیل بدنشان، عقیدهشان، مهاجر بودنشان، مکان به دنیا آمدن پدر و مادرشان، سبک زندگیشان و یا انتخابهایی که داشتهاند، «دیگری» خوانده شدهاند؛ از فضاهای رسمی حذف شدهاند و همواره در فضاهای غیررسمی زندگی و رشد کردهاند.
گروهی هم به اقتضای زمانه و دریافتشان از نیاز اجتماعی این فضا و یا نیاز هنری خودشان، در مرز فضای رسمی و غیررسمی …