تاریخ جهان به زبان ساده<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

تاریخ جهان به زبان ساده

قسمت ۱۹:سفرهای مارکوپولو

کیهان بچه‌ها

۴ دقیقه مطالعه

bookmark

در یکی از سلول‌های زندان جنوا، مردی در حال گفتن خاطرات خود برای دوستش «روستیکلو» است و روستیکلو گفته‌های او را یادداشت می‌کند. سایر زندانیان حرف‌های این مرد را دروغ می‌دانند و معتقدند او این داستان‌ها را از ذهن خودش ساخته است...

«مارکوپولو» برای دوستش عجیب‌ترین داستان‌های دنیا را می‌گوید. از نوعی سنگ که در سفرهایش دیده و آن سنگ سیاه در آتش می‌سوزد! از آبی که در بیایان از دل زمین بیرون می‌آید و آتش می‌گیرد، از کویری در ایران که بادهای گرمش می‌تواند انسان را بکُشد، از سرزمینی به نام کرمان که پر از سنگ‌های قیمتی مثل فیروزه و مواد صنعتی مثل آهن است و از دیگر سرزمین‌ها.

در آن زمان در اروپا کسی با زغال‌سنگ آشنا نبود و نمی‌دانست سنگی که مارکو به آن اشاره کرده و می‌گوید آتش می‌گیرد، همان زغال‌سنگ است، اروپایی‌ها با نفت آشنا نبودند و نمی‌دانستند منظور مارکو از آبی که آتش می‌گیرد، نفت است. آن‌ها …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره‌ی ۳۰۷۹مجله‌ی کیهان بچه‌ها (زمستان۱۴۰۰) منتشر شده است