
اغلب نویسندگان معتقدند جامعۀ مدرن چنان پرتغییر و شتابان است که انسانها را پریشان میکند. اما گروهی نیز معتقدند اگرچه مدرنیته ضربآهنگ زندگی را تندتر کرده است، اما هنوز باید بهدنبال تغییرات بسیار بیشتر و بسیار سریعتری باشیم. این گروه حاشیهای و جنجالبرانگیز را «شتابگرا» مینامند. اندی بکت، در تحقیقی مفصل، تاریخچۀ این جنبش عجیب را پی گرفته و با مهمترین چهرههایش به گفتوگو نشسته است.
گاردین — جهان با سرعتی سرسامآور در حال تغییر است، اما برای برخی متفکران سرعت این تغییر کافی نیست. آیا شتابگرایی اندیشهای خطرناک است یا نشانهای از عصر مشکلدار ما؟
نیم قرن پیش، در سال مشهور هیپیها یعنی ۱۹۶۷ (۱)، یک نویسندۀ جوان و تحسینشدۀ آمریکایی در سبک علمیتخیلی، با نام راجر زلازنی، سومین رمان خود را منتشر کرد. از جنبههای بسیاری، خداوندگار روشنایی(۲) کتاب عصر خود بود، درهم برهم با عناصری برگرفته از اسطورهشناسی هندی و دیالوگی کیهانی. بااینحال، در این کتاب بارقههایی از چیزی آیندهنگرانهتر و سیاسیتر نیز وجود داشت. یک رشته از طرح داستان دربارۀ گروهی از انقلابیون بود که میخواستند، با دگرگونساختن ناگهانی نگرش جامعه به تکنولوژی، جامعه را «به سطحی بالاتر» ارتقا دهند. زلازنی آنها را شتابگرایان مینامد.
او و کتابش اکنون تا حدود زیادی فراموش شدهاند، اما، همانطور که رماننویس ماندگارترِ سبک علمیتخیلی، جِی. جی. بالارد، در سال ۱۹۷۱ گفته است، «آنچه نویسندگان داستانهای علمیتخیلی مدرن امروز ابداع میکنند من و شما فردا انجام خواهیم داد». در طول پنج دهۀ گذشته، و بهویژه طی چند سال گذشته، اغلب امور جهان سرعت بیشتری به خود گرفته است. الگوهای کاری، چرخههای سیاسی، تکنولوژیهای روزمره، ابزارها …