
معمولاً استاددانشگاههای مشهور در دنیای علوم انسانی دو دستهاند: یا بهخاطر کارهای علمی وزین و نظریهپردازیهای قدرتمندشان نامبردار میشوند، یا بهدلیل حضور رسانهای و نوشتههای ژورنالیستیشان. استیون کوهن، روسیهشناس آمریکایی، از معدود چهرههایی است که در هر دو حوزه پرسروصدا بوده است. کتاب کلاسیک او، در دورهای، دستورالعمل ایالات متحده برای تنظیم روابط خارجیاش با شوروی بوده و دفاع جانانۀ او از پوتین حالا انگشتنمایش کرده است. کسی که در دوران جنگ سرد یکی از اثرگذارترین کتابهای قرن گذشته را نوشت اکنون بدنامترین روسیهشناس آمریکا ست.
کرونیکل آو هایر اجوکیشن — عکسی هست از گورباچف با استیو. عکس دیگری از گورباچف با استیو کنار تعدادی از ناراضیان روسی. و ای بابا، یک عکس از گورباچف با کاترینا، همسر استیو، که دختر خردسالشان را بغل کرده است؛ حتی یک آهنربای شکل گورباچف روی یخچالشان چسباندهاند.
غروب یک روز در نیمۀ تابستان، که در این آپارتمانِ پر از کتاب در محلۀ شمال غربی منهتن قدم میزنی، احساس میکنی که انگار مردی که مشهورترین ماهگرفتگی دنیا را روی پیشانی دارد شریک سومِ ازدواجِ استیون اف. کوهن با سردبیر و ناشر مجلۀ نیشن، یعنی کاترینا وندن هیول، است.
طی بیش از چهار دهه، کوهن یکی از چهرههای برجسته در مسائل روسیه بوده که، در حین رفتوآمد میان دانشگاه (او اکنون استاد بازنشستۀ دانشگاههای پرینستون و نیویورک است) و رسانهها، بر وقایع دنیا هم اثر گذاشته است. کمتر اثر پژوهشیای میتوان یافت که در اثرگذاری مستقیم سیاسی به پای زندگینامهای برسند که کوهن در سال ۱۹۷۳ از پدر بنیانگذار شوروی، نیکلای بوخارین، نوشت. بوخارین و انقلاب بلشویکی [۱]، به هنگام انتشار در میانۀ جنگ سرد، فقط درکی جدید …