
برخی دروغها کوچکاند و برخی بزرگ. دروغها گاهی بیضررند و گاهی هم نه. بههرحال دروغْ دروغ است و همۀ ما کمابیش به آن مبتلاییم، بهطوری که، در یک گفتوگوی دهدقیقهای، بهطور متوسط، سه بار دروغ میگوییم. اما اغلب ما خیال میکنیم از پس دروغگوها برمیآییم، چون بهسادگی از روی اشارههای صورت و بدن میتوانیم بفهمیم طرف مقابل دارد دروغ میگوید. پژوهشهای جدید روانشناسی میگوید این تصورات قصه و افسانه است و چیزی به اسم «دماغ پینوکیو» وجود ندارد.
نیویورکر — کریسا، دختر دوازدهسالۀ پنی بودریو، روز ۲۷ ژانویۀ ۲۰۰۸ در شهر محل سکونتش، بریجواتر (کانادا)، گم شد. عصر آن روز، مادر و دختر در پارکینگ یک مغازۀ خواربارفروشی با هم دعوا کرده بودند. به گفتۀ بودریو، آنها «حرف دلشان» را دربارۀ «چیزهای نوجوانانه» زده بودند. ساعت هفت و نیم بعدازظهر، بودریوی نگران به چند نفر از دوستان و معلمها زنگ زد -که هیچ یک خبری نداشتند- و به پلیس اطلاع داد. روز بعد کریسا هنوز پیدا نشده بود و پلیس بریجواتر به بقیۀ حوزهها خبر داد. آنها یک هشدار رسانهای منتشر کردند، و جستوجوی کامل آغاز شد.
روز ۲۹ ژانویه، پاسگاه پلیس یک کنفرانس مطبوعاتی گذاشت. پنیِ پریشان از دخترش خواست برگردد، و تلویزیون هم تقاضای او را پوشش داد. روز یکم فوریه، پنی تقاضایش را تکرار کرد. او التماس کرد که هر کسی از محل دخترش خبر دارد فوراً تماس بگیرد. گروههای جستوجو گستردهتر شدند و ساکنان محلی دست به دست مأموران قانون دادند تا دنبال دختری بگردند که اسمش را «دختر بریجواتر» گذاشته بودند. کریسا همچنان گمشده ماند.
روز ۹ فوریه، دو هفته پس از ناپدیدشدن او، کریسا بالاخره پیدا شد. در بزرگراه شمارۀ ۳۳۱ (جادهای که بهموازات رودخانۀ لاهِیو از …