
نعرههای تماشاگران در کنار زمین حاکی از یک جنگ تمامعیار است. سلاح چنین نبردی نه نیزه و شمشیر بلکه شوتهایی است که بازیکنان به قلب دروازۀ حریف شلیک میکنند. در این میان، یکی جان میدهد و یکی قهرمانانه فریاد میکشد. حکایت زمین چمن، مثل میدانهای جنگ، حکایت مرگ و زندگی است. اگر بازیکنها کاری بیهمتا نکنند تا خود و هواداران تیمشان را در تاریخ ماندگار کنند، به مرگ محکوم خواهند شد، و همین هراس از مرگ است که عقل را از سر تماشاگران میپراند.
نوتیلوس — بازی هنوز شروع نشده بود که پلیس سر رسید. مأموران -با کلاه ایمنی، سپر به دست، و باتون به کمر- در خیابانهای شهر مارسی در فرانسه به درون جمعیت یورش بردند تا تودۀ درهمی از طرفداران انگلیسی و روسی را از هم جدا کنند که مشغول تهدید و توهین به همدیگر بودند و بهسوی هم بطری پرتاب میکردند. برخی از طرفداران، با بالاتنۀ برهنه و پوشیده از خون لَختهشده، داشتند از اعماق وجود نعره میکشیدند. برخی دیگر نیز، لیوان پلاستیکی آبجو در مشت، سعی میکردند از ابرهای گاز اشکآور بگریزند. این غائله زمانی ختم شد که دستهای از طرفداران برای مداوای زخمها به بیمارستان رفتند و دستهای دیگر، دستبند به دست، با پلیسی در کنارشان، [به بازداشتگاه] روانه شدند.
این جنجال، در ماه ژوئن، در آغاز مسابقات فوتبال یورو ۲۰۱۶، اتفاق افتاد. اما اسناد تاریخی مربوط به رفتارهای افراطیِ طرفدارها قدمتی به درازای تاریخ دارد. در سال ۵۳۲ میلادی، در قسطنطنیه طرفداران، پس از یک مسابقۀ ارابهرانی، یک هفته را به شورشی خشن گذراندند، امروزه مورخان به آن «شورشهای نیکا» میگویند. تخمین زده میشود که هزاران نفر کشته شدند. در شورش سیدنی، در سال ۱۸۷۹، یکی از تصمیمات داوری در مسابقۀ کریکت منجر شد …