
اگر سناریویی دربارۀ جهان در سال ۲۰۵۰ بشنوید که شبیه به داستانهای علمیتخیلی است، احتمالاً، اشتباه است. اما اگر سناریویی دربارۀ جهان در سال ۲۰۵۰ بشنوید که شبیه به داستانهای علمیتخیلی نیست، قطعاً، اشتباه است. هوش مصنوعی احتمالاً مهمترین عامل تغییر در قرن بیستویکم خواهد بود و زندگیهایمان را طوری دگرگون خواهد کرد که اکثر مردم بهسختی قادر به تصورش هستند. اما واقعیت این است که اکثر ما همچنان درک بسیار مبهمی از هوش مصنوعی داریم. یوول هراری از میزان آمادگی ما برای رویارویی با آینده میگوید.
گاردین — هوش مصنوعی احتمالاً مهمترین عامل تغییر در قرن بیستویکم خواهد بود. اقتصاد، فرهنگ، سیاست و حتی بدنها و ذهنهایمان را نیز بهطریقی دگرگون خواهد کرد که اکثر مردم بهسختی قادر به تصورش هستند. اگر سناریویی دربارۀ جهان در سال ۲۰۵۰ بشنوید که شبیه به داستانهای علمیتخیلی است، احتمالاً، اشتباه است. اما اگر سناریویی دربارۀ جهان در سال ۲۰۵۰ بشنوید که شبیه به داستانهای علمیتخیلی نیست، قطعاً، اشتباه است.
فناوری هرگز جبرگرا نیست و میتواند برای خلق انواع گوناگونی از جوامع به کار رود. در قرن بیستم، از راهآهن، الکتریسیته و رادیو برای شکلدادن به دیکتاتوریهای نازی و کمونیستی و همچنین برای ترویج دموکراسیهای لیبرال و بازارهای آزاد استفاده شد. در قرن بیستویکم، هوش مصنوعی طیف حتی گستردهتری از امکانات را کلید خواهد زد. تصمیم به تحقق هر کدام از اینها، به احتمال زیاد، مهمترین انتخاب بشر در دهههای پیش روست.
این انتخاب مسئلۀ مهندسی یا علم نیست، مسئلۀ سیاست است. بنابراین چیزی نیست که بتوانیم آن را به سیلیکونولی وانهیم، بلکه باید در میان مهمترین …