اسلام سیاسی بعد از بهار عربی: کشاکش جهاد و دموکراسی<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

اسلام سیاسی بعد از بهار عربی: کشاکش جهاد و دموکراسی

تجربۀ سیاست جنبش‌‌های اسلام‌‌گرا را به میانه‌‌روی سوق داده، چیزی که افراط‌‌گرایی را دوباره جذاب می‌‌کند

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۴ دقیقه مطالعه

bookmark
اسلام سیاسی بعد از بهار عربی: کشاکش جهاد و دموکراسی

رسانه‌‌های جهان پر است از تیترهایی دربارۀ داعش، بوکوحرام یا دیگر گروه‌‌های اسلام‌‌گرای مسلح و خشونت‌‌طلب. اما، در واقعیت روزمرۀ کشورهای اسلامی، جنبش‌‌های اسلامیِ میانه‌‌رویی که تلاش می‌‌کنند در چارچوب قوانین و با آموزش و کارهای خیریه مردم را به اسلام دعوت کنند اهمیت بسیار بیشتری دارند. کتاب جدید شادی حمید و همکارانش دربارۀ سرنوشت این جنبش‌‌های «جریان اصلی» است، جنبش‌‌هایی که بعد از کودتای مصر و ظهور داعش با آزمونی دشوار روبه‌‌رو شدند.

فارن افرز — واژۀ «اسلام‌‌گرایی» و مترادف تلطیف‌‌شدۀ آن یعنی «اسلام سیاسی» پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران بسیار مصطلح شد و خیلی زود به پای ثابت گفتمان سیاسی معاصر تبدیل گشت. این دو اصطلاح را برای توصیف پدیده‌‌ای ظاهراً جدید ابداع کردند: جنبش‌‌های سیاسی به رهبری مسلمانانِ غیرروحانی و تحصیل‌‌کرده‌‌ای که خواهان «اسلامی‌‌سازی مجدد» کشورهای مسلمان (و نیز اجتماعات مسلمان در دیگر کشورها) بودند، چرا که به نظر آن‌‌ها این مردمان دیگر آن‌‌طور که باید مسلمان نبودند. این جنبش‌‌ها از طریق انواع مدرن بسیج‌‌های مردمی (مثلاً ایجاد شاخه‌‌هایی برای جوانان، زنان و کارگران) شریعت را ترویج می‌‌دادند. آن‌‌ها ساختار سازمانی ترکیبی‌‌ای به خود می‌‌گرفتند، چیزی میان یک انجمن اخوت سنتی صوفی (که، در آن، اعضا مراحل مختلف تشرف را پشت سر می‌‌گذارند) و یک حزب سیاسی مدرن (که در آن یک مجلس شورا رهبری را منصوب می‌‌کند تا بر کمیته‌‌های فنی مخصوص حوزه‌‌های خاصِ سیاست‌‌گذاری نظارت نماید). اسلام‌‌گرایان دو هدف کلی داشتند: پرورش جنبشی اجتماعی که با سازمان‌‌های اجتماعی و نهادهای خیریه همکاری کند؛ و برپایی جنبشی سیاسی که در انتخابات رقابت کند، و درعین‌‌حال اعضای آن وارد دیوان‌‌سالاری دولتی شوند.

ب…

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۶ فصلنامه علوم انسانی ترجمان (زمستان ۱۳۹۶) منتشر شده است.