
دستنامۀ آکسفورد دربارۀ راست رادیکال — تولد دوبارۀ احزاب و جریانهای جناح قدرتمندِ راست رادیکال یکی از مهمترین تغییرات سیاسی دهههای اخیر در کشورهای دمکراتیک است. این روند بهویژه در اروپا برجسته بوده، ولی در جاهای دیگر مانند استرالیا، اسرائیل، ژاپن و ایالاتمتحده نیز قابلتوجه است.
وجه مشترک احزاب و جریانهای راست رادیکال تأکیدشان بر ملیگرایی قومی است که خود ریشه در اساطیر گذشته دارد. برنامههای آنها معطوف به تقویت ملیت است، و میخواهند این کار را از طریق همگنسازی قومی و -بنا به رویۀ اکثر احزاب و جریانهای جناح راست رادیکال- بازگشت به ارزشهای سنتی انجام دهند. بهعلاوه، معمولاً پوپولیست هستند و نخبگان را متهم میکنند که انترناسیونالیسم را بر ملت خودشان ترجیح میدهند و منافع خودخواهانۀ خودشان و بسیاری از منافع خاص دیگر را برتر از منافع مردم میدانند.
درنتیجه، هستۀ مشترک راستهای رادیکال عبارت است از بیگانههراسیِ ملیگرای قومی و پوپولیسم ضدنظام. در برنامههای سیاسی آنها، این هستۀ ایدئولوژیک معمولاً در اقتدارگراییِ اجتماعیفرهنگیِ عامتری جای میگیرد که در آن بر مضامینی مانند «نظم» و «قانون» و «ارزشهای خانوادگی» تأکید میشود. راست رادیکال داعیهدارِ این عقیده است که اکثریت ملت حق دارد از هویت فرهنگی خویش حفاظت کند. از نظر راستهای رادیکال، تهدیدهای متعددی در برابر ملتهای آنها قرار دارد، که از میانشان مهاجرت از همه مهمتر است. مهاجرانِ کشورهای اسلامی بهطور خاص تهدیدآمیز هستند، چون بنا به ادعای ایشان کمترین اشتراکات را با جمعیت بومی دارند، کمترین تمایل را به همگنشدن نشان میدهند و، بهطور بالقوه، با تروریسمِ اسلامگرا پیوند دارند. تهدیدهای دیگر عبارتاند از موجودیتهای …