شوکران جهل<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

شوکران جهل

دیدار با اندیشۀ نیکلاس کوزانوس در آینۀ آثارش

نقدنامه علوم انسانی

۱۳ دقیقه مطالعه

bookmark

سخن‌گفتن از اهمیت علم گزافه است. در دنیای ما کسی نیست که اهمیت علم را نادیده بگیرد. اما اگرچه همگان معتقدند که علم امر مهمی است، اگر واقعا می‌دانستند که علم چگونه مهم است و به‌واسطۀ کدام عناصر جوهری نقشی را که در تاریخ بشر بازی کرده به دست آورده، آنگاه همان موافقان می‌توانستند مشارکت‌کنندگان در علم نیز باشند. یعنی کسی به‌درستی نمی‌داند که علم از چه راهی چنین نقش سترگ و بدیعی را در تاریخ جدید بشر به دست آورده است.

به راستی علم چیست؟ شاید بتوان گفت حتی بزرگ‌ترین دانشمندان نیز نهایتاً به درستی درنیافتند که علم چیست و چگونه به منصّه آمده و انسان را رقم زده است. بلکه بیشتر در دل آن واقع شده و بدون آنکه بر آن محیط باشند جانشان به تسخیر علم درآمده و حیات خود را وقف آن کرده‌اند. با این همه خوب است متذکر شویم که در دوران ما اگرچه هنوز گزارۀ «علم مهم است» باوری همگانی و معتبر محسوب می‌شود، دیگر رمق سابق را ندارد و نمی‌تواند انسان را یا دست‌کم انسان امروزین را انعکاس دهد. امروز نه‌تنها کاربردهای علم بر خود علم ارجح شده -و مثلاً از عوارضش یکی هم آن است که علوم محض را به حاشیۀ فناوری بدل کرده- بلکه زندگی سادۀ مردمان، آرمان‌های فناوری را هم تابع خود کرده است. یعنی اگر روزی علم یا فناوری چیزی بیش از زندگی بود و انسان با چشم خیره به شگفتای علم و فناوری، ملال زندگی ساده را پشت سر می‌گذاشت و به ساحتی دعوت می‌شد که می‌توانست ارزش حیات را پدیدار کند و زندگی گنگ و بی‌سر و انجام افراد را در امری ورای ملال روزمرگی به خود بخواند و عینیت ببخشد، و در مقام نوعی خوداثباتیِ بشری اگر نه خانمانی، دست‌کم پناهگاهی برای ذات غریب آدمی در این جهان-ناوطن مهیا کند، امروز مبدأ اعتبار علم و حتی گزاره‌های علمی، …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۳و۴ مجلهٔ نقدنامه علوم انسانی (بهمن و اسفند ۱۴۰۲) منتشر شده است.