سوءاستفاده از پوپر<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

سوءاستفاده از پوپر

ابطالگری پوپری چطور زمینه‌ای برای ظهور نئولیبرالیسم شد؟

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۶ دقیقه مطالعه

bookmark
سوءاستفاده از پوپر

ایان — اگر از محققانی که ذهنیت فلسفی دارند بپرسید -دست‌کم در دنیای انگلیسی‌زبان- که چرا علم کار می‌کند، تقریباً همیشه برای تأیید حرفشان به فیلسوف اتریشی‌بریتانیایی، کارل پوپر (۱۹۰۲-۱۹۹۴)، اشاره می‌کنند. توضیحشان این است که علم فرض نمی‌گیرد که برای هر پرسشی پاسخ نهایی دارد، بلکه به تلاش برای نقض‌کردنِ چیزها رضایت می‌دهد. پوپری‌ها مدعی‌اند که علم صرفاً ماشین بی‌رحمی برای نابودی خطاهاست [نه ماشین جست‌وجوی حقیقت].

پوپر جوانیِ خود را در وین گذراند، در میان روشنفکرهای لیبرال. پدرش حقوق‌دان بود و کتاب‌دوست، و دوست صمیمی خواهر زیگموند فروید، رُزا گراف. شغل‌های اول پوپر او را به‌سمت موسیقی، کابینت‌سازی و فلسفۀ تعلیم‌وتربیت کشاند، اما نهایتاً دکتری‌اش را از دانشگاه وین، به سال ۱۹۲۸، در رشتۀ روان‌شناسی گرفت. با درک اینکه داشتن شغل دانشگاهی در خارج از کشور می‌تواند او را از اتریشِ آن سال‌ها، که هر روز یهودستیزتر می‌شد، رها کند (پدربزرگ و مادربزرگ‌های پوپر همگی یهودی بودند، هرچند خودش مطابق مذهب لوتری تعمید شده بود)، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا اولین کتابش را بنویسد. این کتاب با عنوان Logik der Forschung، منطق اکتشاف علمی، به سال ۱۹۳۵ منتشر شد. در این کتاب بود که او روش ابطالگری خودش را معرفی کرد. پوپر می‌گفت فرایند علم عبارت است از حدس‌زدن یک فرضیه و، بعد، تلاش برای ابطال آن. باید آزمایشی تدارک ببینید و در آن بکوشید تا اثبات کنید که فرضیۀ شما خطاست. اگر رد شد، باید آن را رها کنید. پوپر می‌گوید تمایز بین علم و شبه‌علم در همین نقطه است: شبه‌علم تلاش می‌کند با مرهم‌نهادن بر زخم‌های نظریه‌اش از خودش در برابر نقض‌شدن محافظت کند، اما در علم ماجرا همه یا هیچ است؛ [نظریه] یا کار می‌کند یا …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۲۲ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (بهار ۱۴۰۱) منتشر شده است.