
نیو استیتسمن — عقبنشینی غرب با سقوط کمونیسم در سال ۱۹۸۹ آغاز شد. روشنفکران ما، سرمست از پیروزی، واقعبینی خود را از دست دادند و، در تلاشهای متعدد برای حککردن تصویر خود بر پیکرۀ دنیا، بعضی از مناطق سوقالجیشی و بسیار مهم جهان را ترک کردند. نتیجۀ نهاییِ تلاش این افراد برای صدور نظام حکومتیشان این است که دولتهای غربی، نسبت به دوران جنگ سرد، ضعیفتر شدهاند و در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
اما اگر این فضاحت را شکست تفکرات و ارزشهای غربی بدانیم، مرتکب اشتباه فاحشی شدهایم. ایدئولوژیهای غربی همچنان بر دنیا حاکماند. در چین، شی جینپینگ سویهای از ناسیونالیسم تمامعیار را به اجرا گذاشته که به ناسیونالیسمِ پدیدآمده در کشورهای اروپایی در دوران بین دو جنگ جهانی بیشباهت نیست. از سویی، ولادیمیر پوتین هم شیوههای لنینیستی را استادانه به کار گرفته تا روسیۀ تضعیفشده را احیا و به قدرتی جهانی تبدیل کند. تفکرات و پروژههایی که ریشه در غرب غیرلیبرال دارند همچنان به سیاست جهان سروشکل میدهند. درعینحال، لیبرالیسم غربی هم خودش غیرلیبرال شده، که این تصادفی بسیار عجیب است.
افول ژئوپلیتیکی غرب از همان دورانِ بعد از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ مشهود بود و حالا میتوان آن را در عقبنشینی نیروهای تحت رهبری آمریکا از افغانستان بهشکل محسوسی مشاهده کرد. با زوال تدریجی حکومت و ارتش افغانستان پس از عقبنشینی نیروهای آمریکا، آینده را طالبان و حکومتهای همسایه رقم خواهند زد، همسایگانی که خواهناخواه به درون این خلأ قدرت کشیده شدهاند. در سوریه، پس از سالها مداخلۀ غرب و مرگ صدها هزار نفر، بشار اسد همچنان در مسند قدرت است و روسیه نقشی تعیینکننده در آن دارد. لیبی هم، پس از براندازی معمر قذافی با دسیسۀ …