
به رغم همۀ تلاشهای تاچر و ریگان، هنوز چیزی به نام جامعه وجود دارد، همانطور که پیشتر نیز وجود داشته است. مسئله این نیست که آیا جامعه ای وجود دارد یا خیر، بلکه باید دید در جهان پساکرونا چه شکلی به خود میگیرد
گاردین — بوریس جانسون در ماه مارس سال ۲۰۲۰ با چهرهای رنگپریده و خسته فیلمی از خود منتشر کرد، درحالیکه در قرنطینهٔ خانگیاش در آپارتمان خیابان داونینگ به سر میبرد -فیلم را خودش گرفته بود- و در آن به مردم بریتانیا اطمینان میداد که با هم همهگیری کرونا را پشت سر خواهند گذاشت. نخستوزیر که تنها در اتاقی با تلفن همراهش حرف میزد وجود جامعه را مورد تأیید قرار داد و اعلام کرد که «تصور میکنم بحران کرونا تا امروز یک چیز را بهخوبی نشان داده و آن این است که، حقیقتاً، چیزی به عنوان جامعه وجود دارد».
ماجرا خیلی عجیب بود. جانسون به نظر هراسان و ضعیف میرسید (وی چندی بعد به بیمارستان مراجعه کرد و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد). آیا او در وضعیت تبآلودی که داشت دچار نوکیشیِ سیاسی شده بود؟ آخر جانسون، با اعلام موجودیت جامعه، ظاهراً داشت به طور علنی آنچه را مارگارت تاچر در مصاحبهای به سال ۱۹۸۷ بیان کرده بود -و امروز معمولاً به عنوان تعریف محافظهکاری جدید تلقی میگردد- انکار میکرد. تاچر گفته بود «به بسیاری از خردسالان و مردم قبولانده اند که اگر من مشکلی دارم، وظیفهٔ دولت است آن را حل کند! آنها مشکلاتشان را بر گُردهٔ دولت میگذارند، ولی کدام دولت؟ اصلاً چیزی با این عنوان وجود ندارد!». با این وصف، تاچر مبتلا به کرونا نبوده است.
البته که جامعهای هست. امروز مسئله این است که همهگیری کرونا چطور آن را متحول کرده. صحبتِ بیشتر دربارهٔ این موضوع مستلزم آن است که، نخست، معنی اظهارات فوق …