
مارتا نوسبام، بهعنوان زنی بسیار موفق در دنیای بهشدت مردانۀ فلسفه، در طول زندگی کاریاش شاهد تبعیضها و بدرفتاریهای جنسی فراوانی بوده است. اما بعد از بالاگرفتن رسواییهای جنسی اخیر و بهراهافتادن جنبش #من_هم احساس کرد خیلی از جوانانی که این جنبش را جلو میبرند، بیش از آنکه راهحلی در سر داشته باشند، صرفاً میخواهند مردان قدرتمند و فاسد را بیآبرو کنند. نوسبام که آن روزها درگیر بیماری دخترش بود، در بیمارستان نوشتن کتابی دربارۀ آزارهای جنسی را شروع کرد.
نیویورک ریویو آو بوکس — وقتی در سال ۱۹۷۲ فیلسوف جوانی به نام مارتا کریون نوسبام منتخبِ طرح معتبر هاروارد جونیور فلوشیپ شد و به عضویت این دانشگاه درآمد، یکی از دوستانش گفت باید او را یک «هِتایرا» نامید، نظری بامزه و درعینحال بسیار دقیق؛ هتایرا نامِ گروه کوچکی از زنان در یونان باستان بود که با وجود بدکارهبودن باز هم اجازه داشتند در هماندیشیهای فلسفی شرکت کنند.
نوسبامِ ۷۴ساله همیشه در حرفهاش راه را برای زنان دیگر در فلسفه باز کرده است، در رشتهای که، بهصورت تاریخی، حضور متفکرانِ زن در آن پسندیده نبوده است. او در بیشتر از ۳۰ جلد کتاب به بررسی نظراتی دربارۀ ماهیت خیر بشری، نیاز به آموزشهای لیبرال و ارتباطات فلسفی بین فمینیسم و عدالت اجتماعی پرداخته است.
نوسبام بیشتر با رویکرد «قابلیتها» شناخته شده است که آن را با همکاری یک فیلسوف و اقتصاددان هندی به نام آمارتیا سن ایجاد کرده است. آن دو باهم چارچوبی از اهداف و شرایط ضروری برای کامیابی و خوشبختی انسانها طراحی کردهاند، شرایطی مثل سلامتی، تمامیت جسمانی، روابط اجتماعی خوب و مشارکت سیاسی.
نوسبام خود را فمینیست میداند. آنچه کارهای او را از بسیاری از همکاران دیگرش متمایز میکند …