کوزانوس و امر حاضر<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

کوزانوس و امر حاضر

نیکلاس کوزایی کشف دیرآیند آگاهی تاریخی مدرن [۱]

نقدنامه علوم انسانی

۲۱ دقیقه مطالعه

bookmark

اشاره: مقالۀ نسبتاً کوتاه گادامر با عنوان کوزانوس و امر حاضر، توضیحی است پیرامون طرح پرسش‌های فلسفۀ معاصر از فلسفۀ کوزانوس. گادامر در اینجا از دو سنت مطالعۀ کوزانوس در جهان معاصر یاد می‌کند: سنت نوکانتی و سنت متافیزیکی. از نظر گادامر سنت نوکانتی، دریافته بود که در کوزانوس اندیشۀ الهیات و یا یک الهیات متافیزیکی درصدد جمع‌آمدن با اندیشه‌ای علمی است که فراخور دریافت خود نوکانتی‌ها از علم بود. از سوی دیگر اندیشۀ معاصر به‌واسطۀ علاقه‌ به متافیزیک و نیز بازاندیشی مفاهیم بنیادین الهیات مسیحی، خصوصاً پس از تحولات فلسفه در سنت ایده‌آلیسم، درصدد بود تا اندیشۀ کوزانوس دربارۀ خدا، نفس و کلمه را دوباره به اندیشه درآورد.

آنچه که نوکانتی‌ها دریافته بودند، گویی ویژگی خاص و غریب اندیشۀ کوزانوس بود. گادامر معتقد است که سنت نوکانتی در اینجا از جهتی بر حق است. آنچه در پس اندیشۀ کوزانوس نهفته بود، اندیشه‌ای افلاطونی بود. اینکه جهان پیش روی ما، جهانی ناپایدار و در حال حرکت است و هیچ‌گاه به‌طور کامل مطابق اشکال ایده‌آل هندسی نیست، همان چیزی بود که ما را به‌سوی تقریب و تخمین و همچنین فرآیند بی‌پایان دقیق‌تر کردن آن می‌کشاند. این همان چیزی بود که نوکانتی‌ها از پیشرفت مدام و بی‌پایان علم در نظر داشتند. پرسشی که همچنان مطرح است، این است که چگونه در اندیشۀ کوزانوس، چنین علاقه‌ای به علم که فارغ از متافیزیک پیش می‌رود با یک الهیات متافیزیکی همراه می‌شود؟ در عین حال از طرفی دیگر گادامر توضیح می‌هد که همین اندیشۀ افلاطونی و خصوصاً ریاضیات کوزانوس، او را از علم جدید دور می‌کرد.

گادامر با طرح مسئلۀ پرسپکتیو/دیدگاه [۲] توجه ما را به اهمیت متافیزیکی کوزانوس جلب می‌کند. اینجا مجال طرح مسئلۀ فرد است و گادامر مسیری …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۳و۴ مجلهٔ نقدنامه علوم انسانی (بهمن و اسفند ۱۴۰۲) منتشر شده است.