
وقتی جردن پیترسون ۱۲ قانون زندگی را نوشت، کسی پیشبینی نمیکرد با چنین سرعتی به یکی از جنجالیترین چهرههای دانشگاهی جهان تبدیل شود. اما انتقاداتی که به سیاستهای هویتی داشت و هشدارهایش دربارۀ افراطیگری گروههای پیشرو برای خیلیها شنیدنی بود. پیترسون، که در این یکی دو سال با بحرانهای شدیدی در زندگیاش مواجه شده، حالا با کتاب جدیدی بازگشته است: کتابی برای مبارزه با رنجهایی که حتی در آرمانشهر هم دست از سر انسانها برنمیدارند: بیماری، تنهایی و مرگ.
گاردین — جردن پیترسون، در مقدمۀ راهنمای جدیدش در باب اینکه چگونه میتوانیم زندگی بامعنایی داشته باشیم، با شرح سلسله بحرانهای وحشتناکی که طی سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ سلامتی خانوادهاش را تحتتأثیر قرار داد، فضای مناسبی برای حرفهایش میسازد. او شرح میدهد که همسرش به نوع نادر و تقریباً مهلکی از سرطان کلیه مبتلا شد و خودش نیز در مخمصهای از اضطراب شدید و فشارخونِ پایین گرفتار آمد که در پی آن به مصرف بنزودیازپین وابسته شد. با ترک این دارو دچار نشانگان ترک شد: بیخوابی تقریباً مطلق، سینهپهلو در هر دو ریه و «افکار خودویرانگرِ تمامنشدنی». همۀ این مشکلات باعث شد که پیترسون در بخش مراقبتهای ویژۀ بیمارستانی روسی به کما برود و هنگامیکه از اغما خارج شد، هیچ خاطرهای از هفتههایی که وصفشان رفته بود در ذهن نداشت.
این کتاب خودیاری، بیمحابا، به چیزهایی میپردازد که پیترسون «فاجعۀ زندگی» و «دهشت حیات» مینامد. ممکن است در باور همگانی چنین کتاب خودیاریای چندان جالب نباشد. اما ازطرفی هم همین باور همگانی پیشبینی نمیکرد که کتاب ۱۲ قانون زندگیِ پیترسون، که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، طرفداران زیادی پیدا کند. این کتاب رسالت سنگینی بر دوش خواننده …