
در روانشناسی، شکوفایی را قلۀ خوشبختی میدانند، جایی که بیشترین معنا را از زندگیمان دریافت میکنیم. از آن سو، افسردگی درۀ تیرهبختی است، جایی که احساس ناامیدی و بیارزشی میکنیم. خمودگی اما فرزند وسطی و فراموششدۀ سلامت روان است که همهگیری کرونا باعث شده بیش از پیش به چشم بیاید. ویژگی بارز خمودگی این است که علائم یک بیماری روانی را ندارد، اما تأثیراتش کمتر از آن نیست. آدام گرنت، در این یادداشت، راههای شناسایی این احساس و شیوۀ مقابله با آن را بازگو میکند.
نیویورک تایمز — اوایل نمیفهمیدم علائمی که همهمان داشتیم نشانۀ چه هستند. دوستانم میگفتند تمرکزشان به هم ریخته است؛ همکارانم میگفتند با اینکه واکسن در راه است، سال ۲۰۲۱ اصلاً برایشان هیجانانگیز نیست؛ یکی از اعضای خانوادهام از بس فیلم «گنجینۀ ملی» را دیده صحنههایش را حفظ شده، ولی تا دیروقت بیدار میماند تا باز هم تماشایش کند. خودم هم، بهجای اینکه مطابق معمول سر ساعت شش صبح بیدار شوم، تا هفت در رختخواب میماندم و وُردز ویت فرندز بازی میکردم.
نه، فرسودگی [۱] نبود، چون هنوز انرژی داشتیم؛ افسردگی نبود، چون ناامید نبودیم. فقط احساس بیلذتی و بیهدفی میکردیم. از قرار معلوم، اسم این حالت خمودگی [۲] است.
خمودگی یعنی احساس رکود و پوچی. انگار دارید بهزور زندگی میکنید و چشماندازی به زندگی آیندهتان ندارید. و شاید احساس غالب سال ۲۰۲۱ همین باشد.
همزمان با تلاش پزشکان برای درمان آثار طولانیمدت جسمی کرونا، خیلی از مردم مشغول دستوپنجه نرمکردن با آثار طولانیمدت روانی همهگیری هستند. وقتی ترس و سوگ شدید سال قبل فروکش کرد، خیلی از ما آمادگی چنین حالتی را نداشتیم.
آن اوایل، در روزهای پر از شک و تردید همهگیری کرونا، احتمالاً …